قصه ی حیوانات
یک روز وقتی که کفشدوزک، از روی دیوار باغی می گذشت
گل پژمرده ای را دید.
کفشدوزک ازساقه ی گل بالا رفت و ناگهان چشمش شته هایی افتاد که به جان گل بی چاره ، افتاده
بودند
شته ها، بادیدن کفشدوزک، از ترس پا به فرار گذاشتند.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 340صفحه 20