![](http://statics.imam-khomeini.ir/UserFiles/fa/Majallat/MajalleDust/654/654_19.jpg)
و هدیههاشان را به دادند.
گفت:«تولدت مبارک جان ! این هم هدیهی من!» بعد جستی
زد و پاهایش را بالا برد و شروع کرد روی دست هایش به راه رفتن .
همه از این کار خندهشان گرفت. خوش حال بود و دست
میزد مثل و
آنها هیچ وقت نمایشی به این قشنگی ندیده بودند. گفت :« جان!
تو خیلی بامزهای !»
به و نگاه کرد و گفت :«دیدید ، مزهی مرا
بیش تر از فندق و گردو دوست دارد!»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 232صفحه 19