دست کودک را در دست بگیرید و در حال بازی با انگشتان او این شعر را بخوانید.
قصه های پنج انگشت
· مصطفی رحماندوست
بهار آمد به خانه، شاخه ی اولی چی گفت؟
گفت:« من می زنم جوانه.»
دومی گفت: من لب ها رو خندون می کنم.
زرد و سفید و صورتی، شکوفه بارون می کنم.»
سومی گفت:« گل می زنم، گل می کنم. دست های پر گلم را باز، خانه ی بلبل می کنم.
چهارمی گفت:« ها می کنم، هو می کنم. گل ها رو جارو می کنم.
درخت رو پر بار می کنم، میوه رو بیدار می کنم.
شاخه ی پنجمی چی گفت؟
گفت:« چی می شم؟ میوه می شم میوه ی خوب و چاقالو، آبدار و شیرین و قشنگ
برای دست کوچولو
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 294صفحه 27