بیرون آمد و گفت:«سلام!» به گفت:«اگر گفتی کی بالای پنهان شده؟» گفت:« !» « هم از بالای پایین آمد و گفت:«سلام!» « و و و به گفتند:«حالا فقط یک نفر روی شاخهی مانده! اگر گفتی او چه کسی است؟» کمی فکر کرد و گفت:«وای خدای من! ! الان از پایین میآید و مرا میخورد!» این را گفت و رفت زیر خاک! همین موقع از شاخهی پایین آمد. در حالی که میخندید گفت:«کی توی خاک پنهان شده؟» « و و و خندیدند و گفتند:«یک کوچولوی ترسو!» آرام سرش را از سوراخ خاک بیرون آورد و گفت:«سلام!» خندید و گفت:«سلام!» و کمی بعد همهجا پر شد از صدای خنده و شادی، « و و و و و !
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 432صفحه 21