ظرفهای خانهی ما
ناصر کشاورز
امروز من دیدم
در وقت صبحانه
یک عالمه ظرف است
در آشپزخانه
توی خیال خود
دادم به آنها جان
یک دفعه دیدم پارچ
شد مادر لیوان
چنگال و قاشق را
دیدم زن و شوهر
بودند در سفره
پهلوی همدیگر
شد استکان بچه
بوسیدم او را زود
دادش او حتما
لیوان شیرم بود
صبحانه را خوردم
با قاشق و لیوان
حمامشان کردم
در ظرف شویی مان
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 432صفحه 10