مهربانترین عابر
محمد عزیزی
کوچههای مدینه میدانند
که تویی مهربانترین عابر
تو که تا میرسی به رهگذران
بر لبت میشود گلی ظاهر
کودکان مثل شاپرکهایی
گل روی تو را که میبینند
بال و پر میزنند با شادی
تا سر شانهی تو بنشینند
تو بهاری که از زمین دلت
چشمههای زلال میجوشند
تشنگان، تشنه تشنه میآیند
از صفای دل تو مینوشند
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 419صفحه 10