لاله جعفری
دگمه قرمزه
دگمه قرمزه، قل خورد و رفت توی اتاق نی نی. دور و بر را گشت. نشست روی پیراهن آبی نینی. تا نشست، دگمههای آبی پیراهن گفتند:«کیش کیش1 زود از اینجا کیش!»
دگمه قرمزه رفت پیش کت سبز. به دگمهی کت گفت:«میای جاها عوض؟» دگمهی سبز کت گفت:«بله میام!» کت صدای آنها را شنید و گفت:«وا چه حرفها! کی تا حالا کت سبز با دگمه قرمز دیده؟»
دگمه قرمزه رفت پیش شلوار. شلوار گفت:«چی کار داری؟»
دگمه گفت:«تو دگمه نداری. آمدهام تا دگمهی تو بشوم!» همین موقع زیپ گفت:«قرمز خانوم ببخشیدا! درست است که دگمه ندارد ولی من را که دارد!»
دگمه رفت و یک گوشه نشست و با خودش گفت:«حوصلهام سر رفت. حالا چی کار کنم؟» یکدفعه، سر و صدایی شنید. بزن و بکوب بود. یک بطری بود که تویش خیلی شلوغ پلوغ
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 405صفحه 5