با معرفی شخصیت های داستان به کودک ، از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند
اژدها
شوخی
یکی بود یکی نبود . غیر از خدا هیچ کس نبود .
یک روز از راهی می گذشت که چشمش به افتاد . هیچ وقت ندیده بود . با تعجب پرسید : « تو دیگر کی هستی ؟ » تصمیم گرفت با شوخی کند ، برای همین هم گفت : « من یک هستم ! » با شنیدن این حرف پا به فرار گذاشت .
می خواست بگوید شوخی کردم اما رفته بود . ، را دید که با سرعت می دود . از او پرسید « جان ! چی شده ؟ کجا می روی ؟ » گفت : یک دیدم . خیلی ترسیدم . » با تعجب پرسید : « کجا دیدی ؟ » پشت سرش را نگاه کرد و
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 299صفحه 18