بود ، از صبح تا شب به دنبال باد بود . هنوز هم هر جا بادی می دید نسیمی می دید ، یا حتی فوت کوچولویی می دید ، فوری می رفت و هولپی قورتش می داد ، اما دیگر چاق نمیشد . چون باد از سوراخ های شکمش فیس فیس می رفت بیرون . فی . . . س س س .
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 299صفحه 6