فرشته ها
من و حسین ، توی اتاق بازی می کردیم . تلویزیون هم روشن بود . تلویزیون ،بعد از اذان ، نماز خواندن امام خمینی را نشان داد . به حسین گفتم : « بیا حسین ببین ! این امام خمینی است . » حسین ، عکس توی قاب امام را نشان داد و گفت : « امام » او عکس امام را خوب می شناسد . به او گفتم : « ببین امام خمینی چه قدر شبیه پدربزرگ است . » حسین نزدیک تلویزیون رفت و امام را بوسید . بعد دوتایی نشستیم و نماز خواندن او را تماشا کردیم .
آرام و بی صدا ، مثل وقتی که نماز خواندن پدربزرگ را تماشا می کنیم .
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 274صفحه 8