![](http://statics.imam-khomeini.ir/UserFiles/fa/Majallat/MajalleDust/378/378_19.jpg)
گفت: «از کدام طرف برگردم؟» گفت: «ما که راه برگشت را بلد نیستیم.» همین موقع از بالای درخت گفت: «یعنی شما نشانی خانهتان را نمیدانید؟» گفت: «نشانی ندگی میکنید.» گفت :«نه،نمیدانیم.»
کمی فکر کرد و پرسید: «نزدیک مزرعهی شما چه چیزهایی هست؟» گفت: «یک تپهی سبز قشنگ.» گفت: «نزدیک تپه هم یک مرداب پر آب و قشنگ.» گفت: «نزدیک مرداب هم چمنزار است.» خندید و گفت: «خب این نشانی مزرعه است. من میدانم کجاست. دنبال من بیایید.
رفت و و و هم به دنبال او رفتند. به آنها یاد داد که چهطوری راه مزرعه را پیدا کنند. حالا و و نشانی خانهی خود را بلد هستند و هیچ وقت گم نمیشوند.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 262صفحه 19