قطعه شعری در سوگ یادگار امام(س) از خانم سیمین حسن زاده لیسانس حقوق و علوم قضایی از
دانشگاه کابل ــ افغانستان به دستمان رسیده است که ضمن تشکر از ایشان قسمت هایی از آن را ذیلاً درج می کنیم.
سوگ ستاره
باز از آسمان خستۀ شهر
بوی سوگ ستاره می آید
شبح مرگ، قاصد ماتم
ناگهان دوباره می آید
شهر ناباورانه می لرزد
باز خورشید سرد و خاموش است
ابرها غم گرفته نمناکند
آسمان و زمین عزاپوش است
از دعا از دو رکعت حاجت
قبله ها خالصانه لبریزند
دستها تا حوالی ملکوت
از دعای شبانه لبریزند
ناگهان دست از دعا خشکید
و غروب سپیده باور شد
باز صد کربلا محرم ریخت
صد خزان عشق باز پرپر شد
و کنون در سکوت غمگینش
رویش زندگی طنین دارد
در جماران طلیعه ای پیداست
نقش خورشید بر جبین دارد