سخنرانی
زمان: صبح 29 آبان 1365 / 17 ربیع الاول 1407
مکان: تهران، حسینیّه جماران
موضوع: تأثیر بیداری ملت بر تبلیغات دامنه دار دشمنان
مناسبت: میلاد پیامبر اکرم(ص) و ولادت امام جعفر صادق (ع)، هفته وحدت
حضار: کروبی، مهدی (نماینده امام و سرپرست بنیاد شهید) ـ خانواده های شهدا، مفقودان، اسرای اهل تشیع و تسنن استانهای کردستان، باختران، آذربایجان غربی، مناطق گنبد، بندر ترکمن و تهران ـ رحمانی، محمدعلی (سرپرست بسیج مستضعفان) ـ مسئولان قضایی ارتش ـ مسئولان اعزام بزرگ سپاه محمد (ص)
بسم الله الرحمن الرحیم
رسوایی امریکا در طرح رابطه با ایران
امروز که از اعیاد بسیار بزرگ اسلام است به همۀ ملتهای محروم اسلامی و همۀ مستضعفین جهان و ملت بزرگوار خودمان تبریک و تهنیت عرض می کنم.
این عید بزرگ، سرمنشأ تمام برکات در عالم است و مرکز وحدت مسلمین در جهان است. من نمی توانم راجع به برکات این عید، امروز با وقت کم عرضی بکنم. امید است که گویندگان و نویسندگان در این امر اهتمام کنند و برکات تولد این دو بزرگوار را گوشزد کنند. آنچه که من امروز می خواهم عرض کنم، این است که ما در روزی عید گرفتیم که از جهاتی ملت ایران باید جشن بگیرند؛ یکی جهات پیروزی ملت ایران در جهان، در جبهه ها در پشت جبهه ها، در همۀ کشورهای اسلامی و غیر اسلامی و یک امر مهمی که در این روز عید باید تبریک به همه عرض بکنم، این انفجار عظیمی است که در کاخ سیاه واشنگتن رخ داد و این رسوایی بسیار مهمی که برای سران کشور امریکا پیدا شد. شما ملاحظه بکنید و ببینید که در تمام دنیا، در سراسر جهان، مطبوعاتشان و رسانه هایشان و خطابه هایشان تمام متوجه این معناست که سرپوشی بگذارند بر این رسوایی که برای رئیس جمهور امریکا پیش آمد. رئیس جمهور امریکا در این رسوایی باید عزا بگیرد و
کاخ سفید مبدل به کاخ سیاه بشود ـ گرچه همیشه بوده است ـ لکن این متفرقه گویی و اضطرابی که در کاخ سفید پیدا شد و در طرفدارهای امریکا، حکایت از عظمت مسئله می کند یک مقام عالیرتبه ـ به قول خودشان ـ از امریکا به طور قاچاق و با تذکرۀ جعلی وارد ایران می شود، در صورتی که ایران نمی داند چی است. به مجردی که وارد می شود و معلوم می شود که این از مقامات امریکاست، ایران او را در یک جایی تحت نظر قرار می دهد و محبوس می کند و تمام حرکات او را تحت نظر قرار می دهد و او با هر کس خواسته است ملاقات کند، ملاقات نمی کند.
آنی که ادعا می کند که اگر من به شوروی رفته بودم، رئیس شوروی سه مرتبه دیدن من می آمد، گمان می کند اینجا هم شوروی است! اینجا کشور اسلام است. اینجا نه کرملین قابل این است که ذکری ازش بشود و نه کاخ سیاه؛ اینجا کشور رسول خداست، اینجا کشور حضرت صادق است، اینجا پاسدارهای ما شرافت دارند بر کاخ نشینها، اینجا بسیجیهای ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ نشینهای عالم و همۀ کسانی که ادعای پوچ خودشان را می کنند و گمان می کنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشد.
آنهایی که می گفتند ما چه می کنیم و چه می کنیم و قطع رابطه می کنیم و از این مسائل می گفتند، امروز معلوم شد که با عجز و ناله در پیشگاه این ملت آمده اند و می خواهند که رابطه برقرار کنند، می خواهند عذر تقصیر بخواهند و ملت ما قبول نمی کند. این یک مسئله است، مسئله ای است که از تمام پیروزیهای شما بالاتر است. مسئلۀ رئیس امریکا با آن همه به قول خودش جلال و جبروت، کسی را از مقامات عالی بفرستد به اینجا که با مقامات اینجا ملاقات کنند و هیچ یک از آنها حاضر به ملاقات نشود. این مسئله بزرگی است که دنیا را منفجر کرده است و باید هم بکند، کاخ سفید را به عزا نشانده است و باید هم بنشاند، مسئله مسئلۀ مهم است.
هوشیاری، بیداری و اقتدار ملت ایران
الآن تسابق می کنند تمام کشورهای بزرگ برای رابطه پیدا کردن با ایران، این چی
است؟ این افراد ایران است؟ این جمعیت کثیر ایران است؟ ایران جمعیتی ندارد در مقابل عالَم. این ایمان جوانهای ماست، این برکات رسول اکرم است، این برکات امام صادق است. این برکاتی است که چشم دنیا را خیره کرده است و همه را مضطرب کرده. آنهایی که گمان می کردند که با یک تشر ایران را می توانند چه بکنند، گمان کردند که حالا هم زمان قاجار است. حالا هم زمان پهلوی است که مردم بیدار نبودند. امروز زمان بیداری مردم ماست، زمان هوشیاری و شکوفایی ایمان است دراین کشور. و لهذا، می بینید که الان هر رادیویی را باز کنید از خارج، از هر گوشۀ عالم راجع به قضایای آمریکا و راجع به خضوع او در مقابل ایران صحبت می کنند و حرفها را هم می زنند. اضطراب در کلمات خود ریگان این قدر هست، تناقض گویی، اضطراب هست که انسان نمی تواند باور کند که یک آدمی که رئیس یک همچو کشوری هست و ادعایش آن قدر زیاد است، این قدر تناقض گویی، این قدر اضطراب، این قدر وحشت که او را گرفته است، امروز یک چیز مهمی است. نه فقط او را، کرملین هم همین طور است، آنها هم مسابقه می کنند با امریکا در رابطه با ایران.
چی است مسئله؟ چی شده است ایران؟ چه قصه ای در ایران واقع شده است که سابق چنانچه در زمان سلاطین سابق، در زمان قاجار، در زمان پهلوی اگر یک کلمه در آنجا می گفتند، اینها تمام کنار می رفتند، اگر یک تشر می زدند آنها خلع سلاح می شدند. چه شده است که حالا پاسدارهای ما هم اعتنا به آنها نمی کنند؟ برای اینکه آن وقت مردم را خواب کرده بودند. تبلیغات دامنه دار دشمنهای اسلام، مردم را خواب کرده بودند، از هم جدا کرده بودند، شهرها از هم جدا بود، احزاب مختلفه همه با هم مختلف بودند، حکومتها همه دست نشانده بودند. اما امروز مسئله این نیست، امروز ایران بیدار شده است امروز اسلام در ایران رواج پیدا کرده است. امروز حقیقت ایمان در ایران شکوفایی پیدا کرده است، اینها برکات ایمان است. غافل نباشید از این، برکات وحدت شما در تمام امور است. غافل از این وحدت نباشید، غافل از این حظّ الهی نباشید. در عین حال انسان می بیند که در حالی که کاخ کرملین به لرزه در آمده است و کاخ سیاه سیاهپوش شده است
و می خواهند توجیه کنند هی حرفهای خودشان را و هی از این ور به آن ور می زنند که توجیه کنند این خطایی که کردند و این کسی را که اینجا فرستادند و با رسوایی از اینجا بیرونش کردند، می خواهند توجیه کنند. مع الأسف، بعض از اشخاصی که در خود ایران هستند، توجه به مسائل یا ندارند یا متعمدند. اینها هم به تبعیت از تبلیغات آنها، آنها هم با همان لسان، اینجا تبلیغ می کنند.
سرزنش نمودن همنوایان با تبلیغات دشمن
من نمی خواهم در این روز مبارک اسباب افسردگی اشخاص بشوم، لکن می خواهم عرض کنم چرا این قدر ما عقب افتاده هستیم؟ چرا ما باید به واسطۀ اغراض نفسانیه این قدر خودمان را ببازیم؟ چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بی اعتنایی ایران به کاخ سفید و سیاه، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟ چرا ما باید این قدر غربزده باشیم یا شیطانزده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضیشان در نظر من پوچ اند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر امریکا، فریاد می زنند سر مسئولین ما! چه شده است؟ شماها چه تان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحت تأثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحت تأثیرات نفسانیت خودتان؟ در یک همچون مسئلۀ مهمی که باید همۀ شما دست به هم بدهید و ثابت کنید به دنیا که ما وحدت داریم، وحدت ما این طور شده است و در روزی که هفتۀ وحدت است چرا شماها می خواهید تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می خواهید بین سران کشور تفرقه ایجاد کنید؟ چرا می خواهید دو دستگی ایجاد کنید؟ چه شده است شما را؟ کجا دارید می روید؟ این تذهبون؟ من نمی توانم که آن طوری که می خواهم، با شما صحبت کنم و نمی خواهم در روز عید رنجش برای شما پیدا کنم، لکن شما انصاف بدهید که در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟! وقت یک همچو تأییدی است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأییدی است از ریگان؟ لحن شما در آن
چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخ نشینان آن جا تندتر است. شما چه شده است این طور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان. من بعضیتان را می شناسم، شما این طور نبودید.
من امیدوارم که شما باز توجه کنید به مسائل، توجه کنید به دنیا، توجه کنید به خودتان، توجه کنید به قدرت خودتان. نشکنید این قدرت را، گرچه شماها نمی توانید، لکن نباید یک همچو کاری در ایران بشود. من نمی خواهم دل شما را بشکنم، لکن شما دل ملت ما را نشکنید، شما دل مسئولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکنید، دودستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را.
من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همۀ ملت ما سلامت و سعادت عنایت کند، و دوستان ما را به خود بیاورد و کسانی که می خواهند تفرقه ایجاد کنند، ان شاءالله ، خدا هدایتشان کند و خدای تبارک و تعالی شرّ اشرار را از سر این کشور کوتاه کند. و این عید مبارک را بر همه مبارکتر کند. و رزمنده های ما را در هر جا که هستند با دل قوی به پیش ببرد و بدانند رزمندگان که پیروزند و بدانند که این پیروزی که اخیراً پیدا شد، از همۀ پیروزیها در نظر دنیا بالاتر است و توجه کنند به اینکه با عنایت خدا به پیش بروند و سیلی آخر را بزنند.
والسلام علیکم و رحمة الله