نامه
پاسخ به نامه یک اسیر ایرانی دربند در عراق
نامه به آقای محمد رنجبر (اسیر ایرانی در عراق) و دعا برای او
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1 ش‍ه‍ری‍ور ‭1365

زمان (قمری) : 1 ذی الحجه ‭1406

مکان: تهران

شماره صفحه : 107

موضوع : پاسخ به نامه یک اسیر ایرانی دربند در عراق

زبان اثر : فارسی

مخاطب : رنجبر، محمد

نامه به آقای محمد رنجبر (اسیر ایرانی در عراق) و دعا برای او

نامه

‏زمان: شهریور 1365 / ذی الحجه 1406‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: پاسخ به نامۀ یک اسیر ایرانی دربند در عراق‏

‏مخاطب: رنجبر، محمد ‏

‏ [‏‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

توکلت علی الله  

‏تَقولُونَ المَوتُ صَعبٌ وَ الله مُفارَقَةُ الأَحِبَّاءِ أصعَبٌ ‏‎[1]‎

‏    ‏‏پدر جان، سلام؛ امیدوارم حالتان خوب باشد. راضی نمی شدم مزاحم اوقات شریفتان گردم، لکن‏‎ ‎‏دیگر قدرت تحمل دوری را نداشتم، و دلم بسیار برایتان تنگ شده بود؛ لذا تصمیم به نوشتن نامه‏‎ ‎‏برایتان گرفتم. تا کنون شنیده اید پسری به مدت چهار سال از پدرش جدا شود، و بعد از چهار سال‏‎ ‎‏جدایی برای پدرش نامه بنویسد، و پدر نامۀ فرزندش را جواب نگوید. پدرم باور کنید تحمل سختی‏‎ ‎‏راحت است، اما تحمل بر فراق یار دشوار است. پدرم من از بلاد غربت از گوشۀ زندان غم غبارآلود از‏‎ ‎‏هجر دوست، با چشمانی غمزده، در انتظار رؤیت نامه را می نویسم. پدرم نامه ام را اجابت کن. با جواب‏‎ ‎‏خویش گرد و غبار غم را از چهرۀ زردمان پاک کن، تا چشم ما با دیدن خَطَّت نور گیرد، روشن و منور‏‎ ‎‏گردد. پدرم پروانه های وجودمان فدای شمع جانسوزت باد. فرزندان افسردۀ خویش را با کلام‏‎ ‎‏مسیحایی ات جانی دوباره بخش، و دل خسته دلان در راه مانده را جلایی تازه ده. به امید اینکه این نامه‏‎ ‎‏به دستت برسد و جوابش را هر چه زودتر بنویسی. پدرم برای دریافت جواب لحظه شماری می کنم.‏‎ ‎‏خداحافظتان. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. 12 / 6 / 1365 ـ فرزند کوچکت، محمد رنجبر‏‏]‏

‏ ‏

‏بسمه تعالی ‏

‏     فرزند بسیار عزیزم، از نامۀ دلسوزانۀ شما بسیار متأثر گردیدم. من ناراحتی شما‏

‏عزیزان دربند را احساس می کنم. شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از‏‎ ‎‏وطن هستند احساس کنید. عزیزان من سید و مولای همۀ ما، حضرت موسی‏‎ ‎‏بن جعفر(ع)، بیش از همۀ شماها و ماها در رنج و گوشۀ زندان به سر بردند. برای اسلام‏‎ ‎‏عزیز شما صبر کنید. خداوند فرج را ان شاءالله تعالی نزدیک می نماید؛ و پدر پیر شما را با‏‎ ‎‏دیدن شما شاد می فرماید. به همۀ عزیزان دربند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر‏‎ ‎‏فراموشتان نمی کنم. خداوند حافظ شما باشد.‏

‏پدر پیرت (خ)‏

‎ ‎

  • ـ «می گویند مرگ سخت است؛ به خدا سوگند که جدایی دوستان دشوارتر است».