موضع امام خمینی در حمایت از مظلومان در مقابل ظالمین
□ مقاله منتخب از کشور زامبیا
□ نوشتۀ جانی مامبوِه
□ ترجمۀ بیتا مرتضوی
مقدمه:
نشریۀ «تایمز زامبیا» در شمارۀ 12 فوریه 1990، در مقالهای انقلاب را بدین صورت تعریف میکند: «... تغییر کامل حکومت که به معنی سقوط رژیم قبلی، سرنگونی نظام حکومتی و جایگزین کردن آن با روشی کاملتر و پیشروتر در ادارۀ امور.»
در عصر نوین انقلاب 1789 فرانسه که حکومت پادشاهی فرانسه را سرنگون کرد و تبدیل به جمهوری فرانسه شد، انقلاب روسیه در 1917 که بدنبال آن سلسلۀ تزار منقرض شد و اتحاد بولشویک سوسیالیستی شوروی ایجاد شد، و همچنین انقلاب چین در 1949 که رژیم ملی چین را سرنگون کرد و جمهوری خلق چین مائو را شکل داد؛ اینها همه مثال جوامعی هستند که در آنها انقلاب رخ داده است. اما در قرن بیستم جهان شاهد انقلاب دیگری بود که در سال 1979 در جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت. یکی دیگر از ویژگیهای یک انقلاب موفق با توجه به آنچه در انقلابهای ذکر شده در بالا دیده شده، حضور ضروری تودۀ مردم است. در این مقاله ابتدا به بررسی نقش انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در ایران و سیر آن به سوی آزادی، عدالت اجتماعی و صلح جهانی میپردازم. برای شروع ابتدائاً به بررسی «انقلاب اسلامی» «دلیل بوقوع پیوستن آن» «موضع آن» و «نقش امام خمینی(ره)» و در مرحلۀ دوّم به بررسی آثار انقلاب اسلامی ایران در صلح جهانی پرداختهام.
امام خمینی[ره] و انقلاب ایران
انقلاب ایران که در «فوریۀ 1979 رخ داد، نقطۀ اوج عوامل بسیاری بود. برای این مقاله من چهار عامل اصلی را که منجر به سقوط رژیم شاه شد در نظر میگیرم. این عوامل عبارت بودند از:
* امپریالیسم آمریکا
* ایدئولوژی اسلامی
* امام خمینی[ره]
* ملت ایران
1- امپریالیسم آمریکا
در طی سلطنت سلسلۀ محمدرضا شاه پهلوی که از سال 1921 آغاز شد، ایران عملاً استقلال خود در مقابل خارجیها بخصوص ایالات متحدۀ آمریکا از دست داد. ایران به دو دلیل اصلی مورد توجه آمریکائیها بود:
1ـ نفت ارزانی که کمپانیهای آمریکائی استخراج میکردند.
2ـ موقعیت استراتژیک ایران از نظر مناطق نفتخیر در خاورمیانه و اتحاد شوروی، بخصوص بعد از جنگ جهانی دوّم و در دوران جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب.
بخاطر این منافع آمریکائیها خاطرنشان کردند که به هر قیمتی شده شاه را در قدرت نگاه دارند.
به منظور حفاظت از منافع یاد شده آمریکائیها در ایران پایگاههای نظامی ایجاد کردند، شاه را با سلاح و مشاورین نظامی تأمین نمودند و ارتش وی را آموزش دادند که در مقابل برای سرکوب مردم بکار گرفته میشد. دست آخر شاه نسبت به آمریکا که او را در قدرت حفظ میکرد وفادار بود، نه به ملّتش. مردم ایران به ابزاری برای بهره برداری منافع آمریکا و شاه تبدیل شده بودند. در نتیجه در حالی که مردم در فقر بسر میبردند، اقتصاد ایران توسط شاه و آمریکائیها غارت میشد. ایران هیچگونه سیاست خارجی و نظامی مستقل نداشت چرا که این دو باید در جهت منافع امریکا میبودند. طبیعتاً محرومیت مردم ایران و از دست دادن ملّیت در مقابل سلطۀ آمریکا برای ملت ایران خوشایند نبود و آنها دائماً در کشمکش با شاه و متحدانش بودند.
2ـ ایدئولوژی اسلامی
عامل دوّمی که انقلاب ایران را سوق داد ایدئولوژی اسلامی بود که با آزادی و عدالت مرتبط است. کتاب مقدس قرآن از انسان دعوت میکند که فقط یک خدا را بپرستد. با پذیرش این دعوت قرآن رهائی انسان را از انواع بردگی و استثمار و بهرهوری انسانها از یکدیگر و دیگر انواع فساد تأمین میکند. رژیم شاه با مقاصد اولیۀ ایدئولوژی اسلامی در مورد آزادی و عدالت ضدیّت داشت و نظامی فاسد، سودجو و بیتوجه به شأن انسان بود.
3ـ امام خمینی(ره)
در مبارزۀ مردم ایران علیه بیعدالتیهای رژیم شاه، دین اسلام همیشه در صدر این کشمکشها بوده است. بخاطر داشتن خط مشی عدم سازش با سلطۀ شاه و مخالفت با امپریالیسم بود که در سال 1963 [حضرت] روح ا... موسوی الخمینی از سرزمین پدریاش تبعید شد. پس از تبعید به فرانسه، امام خمینی(ره) همۀ مسلمین جهان را فراخواند تا در مقابل سلطۀ ابرقدرتها و امپریالیسم برخیزند. از آن پس [حضرت] امام نیروی محرکۀ جبهۀ مقاومت میهنی ایرانیان برای رهائی از امپریالیسم آمریکا و حکومت مستبدانۀ شاه شد. و به همین ترتیب پس از بازگشت از تبعید در سال 1979، به هدایت و رهبری تودههای مردم ایران در پیروزی نهائی علیه امپریالیسم و رژیم نابود شدۀ شاه پهلوی پرداخت. بدون هیچ جای بحثی، واضح است که امام(ره) رهبر انقلاب بود. شاید بجا باشد در این قسمت به محسنات امام خمینی(ره) بپردازیم، ویژگیهائی که از وی رهبر یگانه در انقلاب بزرگ ایران ساختند. خصوصیات واقعی [حضرت] امام کدام بودند؟ محسنات امام خمینی(ره) چنان بودند که مردم ایران وی را به عنوان یک «گاندی اسلامی»، «رهبر معنوی»، «مسیح اسلامی ایران»، «ناجی بیرحمیهای شاه و متحد امپریالیستش، آمریکا» و به عنوان مظهر درستی و معصومیت میشناختند.
4ـ شرکت مردم
هیچ انقلابی بدون حضور کامل تودههای وسیع مردم صورت نمیگیرد، و مردم تنها در صورتی در انقلاب شرکت خواهند کرد که اهداف آن پاسخگوی خواستههای آنان باشد. واقعیت انقلاب ایران در رابطهاش با تودۀ مردم چگونه بود؟
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد، انقلاب ایران برای آزادسازی مردم ستمدیده و مظلوم از رژیمی با فساد اخلاقی بود. انقلاب همچنین به مردم وعدۀ آزادی از چنگال امپریالیسم برای رقم زدن سرنوشت خود را داده بود. لذا انقلاب ایران تحت رهبری عالمانۀ [حضرت] امام در واقع احیای عظیم اسلام در تمام دنیای مسلمین بود. رهبری مذهبی امام(ره) اعتقاد به خالق و توجه به ویژگیهای اسلام را در مسلمانان زنده کرد.
در سایۀ این توجه دوباره به خداوند و تمایل مردم به آزادی در یک جامعۀ عفیف اسلامی بود که ملت ایران توانست به دعوت [حضرت] امام مبنی بر ایستادگی در مقابل دستگاه بیرحم امنیتی رژیم شاه و نیروی قدرتمند ارتشی که بزرگترین و مجهزترین نیروی دفاعی تمام خاورمیانه در زمان خود بود، پاسخ مثبت دهد. حتی پشتیبانی بزرگترین ابرقدرت جهان، آمریکا با منابع بزرگ نظامی و جاسوسی و تمامی اختیاراتش نتوانست رژیم شاه پهلوی را از سقوط نجات دهد. انقلاب ایران ثابت کرد که هیچ نیروئی در جهان قویتر از نیروی ایمان به خدا و مردمی که مصمّم برای رهائی از یک نظام شیطانیاند وجود ندارد.
انقلاب ایران: حفظ و تداومش
هنگامی که یک انقلاب واقعی رخ میدهد باید قادر باشد خود را حفظ کند، و از خود دفاع نماید و حیات، آینده و تداومش را حتی در مقابل مخالفتها و نابرابریها بیمه کند.
بدنبال سقوط رژیم شاه چه نیروهائی در صحنه بودند؟ پس از سرنگونی رژیم شاه در ایران، پنج گروه اصلی در مجادله برای قدرت بودند که عبارت بودند از:
1ـ انقلابیون اسلامی به رهبری [حضرت] امام خمینی 2- انقلابیون مخالف (مانند گروههای داخلی که از خارج حمایت میشدند)
3ـ جدائیطلبان که با سوءاستفاده از انقلاب میخواستند تمامیت ارضی ایران را تجزیه کنند 4- ابرقدرتها 5- عراق با جاه طلبیهای ارضیاش برای زمینهای ایران که توسط دیگر دولتهای خلیج که از انقلاب ایران واهمه داشتند، پشتیبانی میشد.
همانطور که در جای دیگر این مقاله ذکر کردهام، تحت رهبری توانمند امام خمینی و با حمایت وسیع تودههای مردم، انقلابیون اسلامی توانستند کشمکش خود در مقابل شاه را قانونی و هدایت کنند. بنابراین آنها صاحبان بر حقّ قدرت در ایران پس از شاه بودند امّا آنها با نیروهای قدرتمند گروههای ذکر شده در پاراگراف قبلی مواجه شدند. حال باید مختصراً به این گروهها بپردازم و این که چطور نتوانستند آزادی مشکل به دست آمدۀ مردم از چنگ ظلم و استثمار را از ایرانیان بگیرند.
دو گروه اصلی مخالف انقلابیون اسلامی در ایران وجود داشتند:
مجاهدین طرفدار غرب، و کمونیستهای طرفدار شوروی. مجاهدین با سرمایههای غرب مسلح و حمایت مالی میشدند. آنها سعی داشتند خود را طرفداران دموکراسی نشان دهند و از این طریق میخواستند انقلاب را بربایند. ولی مردم فریب ادعاهای آنان مبنی بر دموکراسی را نخوردند چرا که میدانستند که اگر قدرت را به دست این گروههای به اصطلاح دموکرات بسپارند رژیمی بوجود خواهد آمد که تفاوت زیادی با رژیم فاسد، استثمارگر و ستمگر شاه تحت نفوذ غرب نخواهد داشت.
به روشی مشابه کمونیستها زیر چتر اتحاد شوروی و با طرح نیروهای کارگری و عدالت اجتماعی درصدد کسب قدرت بودند. اما آنها هم پشتوانۀ محکم مردمی نداشتند چرا که تودههای مردم ایران میدانستند که اگر قدرت به دست کمونیستها بیفتد ایران از یک زوال غربی وارد قلمرو نفوذ بیمعبود و خدانشناسانۀ اتحاد جماهیر شوروی و متحدانش در بلوک شرق خواهد شد. در نتیجه این گروه هم توسط انقلاب سرکوب شد.
تمایلات جدائیطلبانه که توسط بعضی از همسایگان ایران که نقشههای ارضی برای ایران داشتند، مشکل مهمی برای تمامیت ارضی ایران ایجاد کرد. بطور مثال عراق و ترکیه با وعدۀ تشکیل یک ایالت مستقل کُرد، گروه بومی کُردهای ایران را تشویق کردند که از انقلاب و ایران جدا شوند؛ حال آن که هدف اصلی آنان الحاق اراضی کُردها به کشورهای مربوطهشان بود. عدّۀ کمی از مردم با قصد این که رهبری کُردها را داشته باشند فریب خوردند ولی اکثریت کردهای بومی ایران گمراه نشدند و به هدف و آرزوی ایرانی متحد پیوستند. با مقاومت دلیرانهای که در مقابل مهاجمان عراقی در جنگ خلیج* کردند، کُردها وفاداری خود را به ایران متحد ثابت کردند.
از زمانهای خیلی دور ایران همیشه موقعیت استراتژیکی در خاورمیانه داشته است چرا که دروازهای است به شرق دور، خاورمیانه و اروپا. در قرن بیستم اهمیت استراتژیک ایران به دو دلیل حساستر شده است. نفت خاورمیانه و رقابت ابرقدرتها، بخصوص پس از جنگ جهانی دوّم. هر قدرتی که ایران را در کنترل داشته باشد در موقعیت اعلای استراتژیک مقابله با رقیبان است. و بدین ترتیب بود که وقتی نفت، که صنعت دنیای غرب وابسته به آن است، در خاورمیانه از جمله ایران کشف شد، خاورمیانه دارای نقش مهمی در مسائل سیاسی، اقتصادی جهان شد و حتی در رقابت ابرقدرتها، اهمیت آن بعنوان یک منطقۀ استراتژیک حسّاستر شد.
در طول سلطنت شاه، آمریکا از ایران بعنوان یک پایگاه به منظور تضمین تهیه مداوم نفت برای غرب در خاورمیانه استفاده میکرد و نفوذ شوروی به درون رژیم را نیز از نظر دور نمیداشت.
بعلاوه آمریکاییها از ایران بعنوان وزنه تعادل بر علیه اعرابی که در فلسطین با صهیونیسم میجنگیدند بهره میجستند. از سوی دیگر، اتحاد جماهیر شوروی خواستار پایگاهی در خاورمیانه برای مقابله با توسعه آمریکا در منطقه بود. بنابراین هنگامی که رژیم شاه سقوط کرد، آمریکاییها بطور آشکار یک هم پیمان مهم استراتژیک و اقتصادی را از دست دادند. از این رو، پس از انقلاب آنها کوشیدند رژیم دست نشاندۀ دیگری را در ایران جایگزین کنند. اما همانطور که خاطرنشان شد این طرحها با شکست مواجه شدند. روسها هم به نوبه خود، همانطور که اشاره شد، درصدد بودند خلاء قدرتی را که آمریکاییها به جا گذاشته بودند، پر کنند. ولی آنها نیز به همین سرنوشت دچار شدند، چرا که انقلاب ایران تصمیم نداشت یک سرکرده غربی را با همتای کمونیستش عوض کند. در یک زمان علائق استراتژیک آمریکا و شوروی در ایران بینتیجه ماند، موازنه قدرت از قدرتهای ستمگر شاهنشاهی به مردم منتقل شد.
عراق همیشه آرزوی ارضی به قلمرو ایران داشت. به خاطر حمایت آمریکا در طول حکومت شاه، عراقیها قادر به مقابله نظامی با ایران نبودند. اما با سقوط شاه و اخراج آمریکاییها از ایران، عراق به اشتباه تصور کرد که ایران در ضعیفترین موقعیت هم از جهت نظامی و هم نظر سیاسی قرار دارد. عراقیها با پشتیبانی دیگر دولتهای خلیج که انقلاب اسلامی در ایران را برای خود تهدیدی به شمار میآوردند، حملۀ وحشیانۀ نظامی خود را آغاز کردند، در حالی که ایران با نتایج عمومی انقلاب و عوامل برشمرده شدۀ دیگر دست به گریبان بود.
با وجود زرادخانۀ عظیم عراق که توسط پشتوانه مالی کشورهای حوزه خلیج حمایت میشد و جنگ افزارهای نامحدود از سوی کشورهای بلوک شرق و غرب که در انتظار سود بردن از شکست ایران و در نتیجه انقلاب اسلامی بودند، مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی، شجاعانه با آنها مقابله کردند تا دشمن را از سرزمین ایران بیرون بیاندازند و تمامیت ارضی ایران را حفظ کنند.
نقش ایران در جنگ خلیج* یک نقش تهاجمی نبود، بلکه نقش یک مدافع مورد تجاوز واقع شده بود. هنگامی که ایران به هدفش در دفاع از خود و تضمین تمامیت ارضی خود در جنگ تحمیلی نائل شد، امام خمینی با حکمت خود، موافقت خود را با طرح صلح پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه 598 اعلام نمودند. بدین ترتیب پیشبینی عراق که پیروزی سریع نظامی بر ایران بود، با ناامیدی در بردن جنگی که آغاز کرده بود در هم شکست و چارهای غیر از چنگ انداختن بر شاخه زیتون صلحی که توسط مردم ایران پیشکش شده بود نداشت. در حقیقت صلح و پیروزی آخرین هدیه امام به مردم ایران قبل از ارتحال ایشان بود.
پیروزی ایران بر عراقیهای متجاوز بخصوص در مراحل اولیۀ خصومتها قابل توجه است، هنگامی که این واقعیت مورد بررسی قرار میگیرد که مردم ایران در مورد بحران گروگانها که آمریکاییها کوشیدند بصورت نظامی آن را حل کنند، با یک ابرقدرت (آمریکا) مواجه بودهاند. اما کلیۀ عملیات نظامی آمریکا به علت ضربههای پی در پی ایران بر ماجراجوییهایشان بینتیجه ماند. در پایان آمریکاییها مجبور به مذاکره با ایران در مورد آزادی کارمندان سفارت شدند. و این موجب بحرانی شد که برای جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا به قیمت ترک ریاست جمهوریاش در انتخابات سال 1980 آمریکا تمام شد. یک بار دیگر، ملت ایران ثابت کرد که هیچ قدرتی در زمین بالاتر از قدرت خداوند و خواست مردم در رسیدن به هدف خود نیست.
هنگامی که حضرت امام خمینی در سوم ژوئن سال 1989 درگذشتند، پیامآوران حاکم، بخصوص رسانههای غربی مملو بودند از شایعات منازعه قدرت در ایران. آنها پیشبینی کرده بودند که انقلاب اسلامی پس از ارتحال امام سقوط خواهد کرد. اما پیامآوران حاکم بسیار مبهوت شدند چرا که مردم ایران با برگزاری بزرگترین مراسم تشییع جنازهای که دنیا به خاطر دارد و تدفین پیکر مطهر امام در آرامگاهی که تبدیل به نماد امید میلیونها مستضعف نه تنها در ایران که در سراسر جهان شد، عشق و قدرشناسی خود را از کمک امام به سرزمین خود هم از جنبه سیاسی و هم معنوی نشان دادند.
شایعه جنگ قدرت همانگونه که حال پس از گذشت یک سال مشخص است، جامۀ عمل نپوشید. انتقال قدرت (هم مذهبی و هم سیاسی) در ایران، برخلاف خواستۀ پیامآوران حاکم، بسیار آرام انجام شد. برگزاری دومین انتخابات عمومی که طی آن آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری رسید، در فضایی بسیار صلحآمیز، نمایانگر ثبات سیاسی ایران پس از رحلت امام خمینی بود. در حقیقت، آرامشی که مردم ایران در حال حاضر پس از چیره شدن بر آشفتگیهای ذکر شدۀ دهۀ گذشته از آن برخوردارند، گواهی بر قدرت و درستی جمهوری اسلامی ایران است. در قسمت بعدی مقاله من به چگونگی کمک انقلاب ایران در جنگ به منظور آزادی دیگر مستضعفان و صلح جهانی میپردازم.
انقلاب اسلامی امام خمینی و مستضعفان
ارزش اصلی هر انقلاب واقعی تأثیرات عمومی آن بر نزدیکترین همسایگان آن کشور است. انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه هر کدام باعث ایجاد جمهوریهای دموکراتیک، مشروطه و سوسیالیست شدند. گرچه قضاوت در مورد اثرات گستردهتر انقلاب ایران بسیار ساده است، یکی از این اثرات الهامبخش بودن آن برای دیگر مستضعفان جهان در برخاستن بر علیه ستمگران بوده است. در این مقاله من به بررسی همکاری ایران در جنگ بر علیه آپارتاید و صهیونیسم میپردازم.
در طول سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، ایران یکی از معدود کشورهایی بود که تحریم نفت سازمان ملل برای جمهوری نژادپرست آفریقای جنوبی را رد کرد. ولی پس از سرنگونی رژیم شاه، یکی از اولین کارهایی که دولت جدید انقلابی ایران انجام داد، خاتمه دادن به تأمین نفت این جمهوری نژادپرست بود. اثر قطع نفت ایران بر آفریقای جنوبی این بود که جمهوری نژادپرست باید نفت مصرفی خود را با نرخ بالایی از سومین گروه تهیه میکرد. آفریقای جنوبی با از دست دادن نفت ایران مجبور شد برای لشکرکشی های نظامی بر علیه همسایگانش و اشغال غیرقانونی نامیبیاییهای بیشتر بپردازد. پس از مدتی این مسئله بر قدرت اقتصادی آفریقای جنوبی در ادامۀ پشتیبانی از عملیات نظامی جمهوری نژادپرست در نواحی مختلف تأثیر گذاشت. استقلال جدید نامیبیا و موج صلح موجود در جنوب آفریقا، به هر صورت، نتیجهای از این حرکت ایران است. بعلاوه، جمهوری اسلامی ایران با رهبری امام خمینی، یک پشتیبانی سیاسی، دیپلماتیک و مادی برای حرکتهای آزادیبخش در جنوب آفریقا و استانهای مرزی تحت حمایت آن بود. انقلاب ایران به مستضعفان در حال جنگ جنوب آفریقا نیز یک کمک روحی در جنگ بر علیه سلطه نژادی داد.
در زمان حکومت شاه، به علت تأیید آمریکا، ایران یا بیطرف بود و یا اسرائیل را در منازعات عربی - اسرائیلی در فلسطین حمایت میکرد. لیکن به دنبال نتیجه موفقیتآمیز انقلاب اسلامی در ایران، موازنۀ قدرت در خاورمیانه از سمت آمریکایی - اسرائیلی به طرف مردم ستمدیده فلسطین که بر علیه صهیونیسم میجنگند تغییر یافت.
آمریکاییها و اسرائیلیها هر دو بر این واقعیت وقوف دارند که اگر یک جنگ عرب - اسرائیلی دیگر بر سر مسئله فلسطین آغاز شود، ایران همگام با ستمدیدگان خواهد جنگید و صهیونیسم با یک شکست جدی مواجه خواهد شد. به علت این تغییر موازنۀ نظامی در خاورمیانه است که شدت عمل اسرائیل بر علیه همسایگانش متوقف شده و آمریکاییها در حال حاضر هم پیمان خود (اسرائیل) را به صلح با همسایگانش تشویق میکنند. درون سرزمین اشغالی، فلسطینیها بر علیه ارتش اشغالگر اسرائیلی شورش کردند، درست به همان روشی که مردم ایران بر علیه ارتش شاه شوریدند تا فلسطین را کنترلناپذیر کنند. اثر انقلاب ایران هویت بخشیدن به آن بود. در دیگر نقاط دنیا، چیزی بیش از شواهد تصادفی برای اثبات این حدس وجود دارد که حرکت قدرتمند ملت کوراسون آکینو که رژیم رو به انحطاط مارکوس را سرنگون نمود، از ایران الهام گرفته است.
نظر ما در مورد صلح جهانی این است که شالوده این حرکت صلحطلبانه که بین شرق و غرب در جریان است با انقلاب اسلامی گذاشته شد. همانطور که در جای دیگر مقاله خاطرنشان کردم، ایران برای آمریکا یک نقطه مهم استراتژیک در خاورمیانه بود. و از دست دادن آن پس از انقلاب، جایگاه آمریکا در منطقه را متزلزل کرد. اما ایران نه تنها آمریکا را بیرون راند بلکه به روسها نیز اجازه نداد که ایران را پایگاه خود برای جنگ علیه آمریکا قرار دهند. آمریکا که موقعیتش تضعیف شده بود، نمیخواست تأمین نفت غرب از خاورمیانه را با درگیر شدن با شوروی در منطقه به خطر بیاندازد. آمریکاییها و روسها همکاری را بیش از جنگ با منافع خود سازگار دیدند، زیرا هیچکدام از آنها قادر نبودند ایران را در دایرۀ نفوذ خود قرار دهند.
در پایان، میتوان گفت که ایران با از بین بردن سلطه ابرقدرتها در خاورمیانه، صحنه را برای حرکتهای صلحطلبانه کنونی جهان آماده ساخت.
در نتیجه، حال که مراسم اولین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، میراث صلح، عدالت، تحقق خویشتن، اخلاقیات معنوی، تسلط ضد امپریالیستی، که او نه تنها برای مردم ایران که برای بشریت به جای گذاشت را برگزار میکنیم، او تا ابد در یادها خواهد ماند.
الله اکبر. خداوند به واقع بزرگ است.
منبع: حضور، ش 11، ص 104.
منابع
1- مجلۀ تایمز زامبیا، 12 فوریۀ 1990
2- مجلۀ نیوزویک، 12 فوریۀ 1979
3- مجلۀ نیواستیتس من، 9 مارچ 1984
4- مجلۀ اخبار هفتگی تایمز 5 و 12 فوریۀ 1979
5- دستیاری تکنیکی تئوریک و عملی: مورد ایران ـ جهانگیر آموزگار
6- مجلۀ تایمز زامبیا، 9 فوریۀ 1990
* به نظر میرسد منظور نویسنده از جنگ خلیج، جنگ ایران و عراق باشد. م
.
انتهای پیام /*