وقتی امام مریض میشدند، طبیعی بود که همۀ علما به عیادت ایشان میآمدند.
روزی راجع به معراج حضرت رسول از امام سؤال کردم.
یکى از علماى تهران توسط بنده پیامی به امام در قم فرستاد.
برادرانمان آقایان موسوی اردبیلی و مهدوی کنی اطلاع دادند که خدمت امام رفتهاند و دربارهٔ وزرایی که من انتخاب کردم خدمت امام گفتهاند.
یک بار که خدمت امام بودم، از من خواستند پاکت دارویشان را بدهم.
به خاطر دارم شبهای نوفل لوشاتو را که مدت شش شب نماز مغرب و عشا را در محضر امام بودهام.
امام نگذاشتند که تغییرى بهمنظور تجمل و زیبایى در حسینیه جماران ایجاد شود.
رسم است وقتى که یکى از مراجع از دنیا مىرود، مریدهاى علما و مراجع دیگر تبلیغ مىکنند
در مرحلهاى از دوران مبارزه و در زمان طاغوت، حدود 20 نفر از علما را به مدت سه سال تبعید کردند
محل اقامت امام در دهکده نوفللوشاتو بهدلیل رفتوآمد دانشجویان و شخصیتها از سراسر دنیا کمکم کوچک و کوچکتر مىشد
امام در مورد خوددارى از اسراف تأکید فراوان مىکردند.
ساختمان بیرونی منزل امام در نجف که ملاقات های ایشان در آنجا بود خرابه شده بود.
امام برنامه های رادیو و تلویزیون و نشریات داخلی را کنترل می کردند.
امام اگر کاری داشتند یا با کسی قرار می گذاشتند، از آن هیچ عدول نمی کردند.
یک روز امام زنگ زدند و فرمودند شیر آب چکه می کند.
امام تمام کارهایشان از نظم کافی برخوردار بودند.
عنایت و توجه خاص حضرت امام به شنیدن حرف شاگرد و حوصله کامل پاسخ گفتن برایم جالب بود
صاحب جواهر آن شب در کنار جنازۀ فرزندشان نشستند و به مقدارى که هر شب مىنوشتند همانجا نوشتند