مرحوم صادق طباطبایی در خاطرات خود به اتفاق هایی اشاره کرده است که دقایقی پس از انتخاب مهندس بازرگان به نخست وزیری روی داده است که خواندنی است.
سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبایی، همسر مرحوم حاج احمد آقا که رابطه ای عمیق با امام خمینی (س) داشت، در گفت و گویی که سال ۷۶ به مناسبت هفته زن انجام داد، به جنبه زهد امام پرداخته و اینگونه روایت کرده است:
هواپیمای حامل امام خمینی(س) و چند تن از همراهان ایشان به علاوه خبرنگاران و خدمه هواپیما در نیمه شب 11 بهمن از فرودگاه شارل دوگل فرانسه با هجمی انبوه از نگرانی ها، اضطراب ها و دلهره ها که ناشی از عدم اطمینان کامل از سلامت جان امام در طول مسیر می شد، به سمت ایران حرکت کرد. رفتار امام از جمله نماز شبشان و سکون و آرامشی و سکونت قلبی که داشتند بسیار عجبی می نمود.
امام خمینی(س) در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط ممکن آن روزها و ساعت ها تصمیم به بازگشت به ایران گرفت و علی رغم کارشکنی های بختیار و نامساعد بودن فضای امنیتی و همچنین علی رغم توصیه بسیاری از نزدیگان مبنی اسقاط حکومت به دست مردم و تأمین کامل امنیت، با اطمینانی خاص که نشأت گرفته از تلألو نور توحید در وجودش بود، قاطعانه تصمیم بر بازگشت به ایران گرفتند. در حالی که ملت ایران با چشمانی منتظر و قلبی نگران لحظه به لحظه منتظر آمدن امام بودند.
محسن رفیق دوست در خاطراتش در وصف سکونت قلب و حالات روحانی امام در مسیر انتقال ایشان از فرودگاه مهرآباد به بهشت زهرا(س) چنین می گوید: در مسیر امام به بهشت زهرا(س) یک مرتبه در خیابان شهید رجایی (یادآوران سابق) وقتی که ماشین روی دست مردم قرار گرفت، حاج احمد آقا حالش منقلب شد. افتاد در ماشین و چند لحظه ای حال طبیعی نداشت و بیهوش بود. ولی کوچکترین تغییر حالتی جز همان لبخندی که امام داشتند در صورت ایشان مشاهده نمی شد. در ادامه روایت مختصر حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری، پیرامون حواشی و اتفاقات آن روز و برخورد امام با آن بحبوحه جمعیت را از نظر می گذرانیم.
مرحوم صادق طباطبایی در خاطرات خود به چگونگی پذیرش رئیس شورای عالی سلطنت به وسیله امام اشاره کرده است.
سید محمود دعایی از یاران امام که مسئولیت امور بستگان را در نجف به عهده داشت، از عنایت خاص امام به خودش و گریه ای که از سر شوق کرد، روایت کرده است.