احمد کشوری، خلبان شجاع هوانیروز در پانزده آذر ماه یعنی دو ماه و نیم بعد از حمله رژیم بعث عراق به ایران به شهادت رسید. دوستانش شهیدان فلاحی و شیرودی به نقل خاطراتی از او پرداخته بودند.
در این گونه مراسم نوعا مهمترین شخصیت را در آخر مجلس دعوت می کنند. مجری جلسه از آیت الله سید رضی شیرازی به عنوان عالمی برجسته و شخصیتی که یک عمر معارف قرآنی را به مردم آموخته است برای دریافت لوح «خادم القرآن الکریم» دعوت کرد. آیت الله شیرازی که در ردیف اول نشسته بودند برخاستند تا به بالای جایگاه بروند. حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی رئیس جمهور با عجله از پله های جایگاه پایین آمدند و اجازه ندادند که ایشان به زحمت بیفتند و با نهایت احترام و تشکر از اینکه حضور در این مجلس را پذیرفته اند لوح را تقدیم ایشان کردند.
چهاردهم آذر ماه بود که عباس بابایی که قرار بود سال ها بعد سرباز دلیری برای این آب و خاک شود در قزوین به دنیا آمد. او درخواست هایی از همسرش داشته که موجبات شادمانی و خوشحالی اش را فراهم می کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی به بیان خاطره ای از پیوستن اعضای سفارت ایران در پاریس به امام خمینی پرداخته است.
میشل ستبون، عکاس فرانسوی است که مشهور شدنش را مدیون عکس های انقلاب اسلامی ایران می داند. عکسی از امام که زیر درخت سیب نشسته است نمونه ای از عکس های اوست.
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد خمینی در گفت و گویی به میزان علاقه مندی امام به نیروهای مسلح اشاره کرده است.
امام به احمد اعتماد داشتند و بارها از خوبی ها و دیانت و کیاست احمدجان تعریف می کردند. اصلاً امام به گونه ای بودند که تا به کسی اعتماد از هر نظر نداشتند مسئولیتی را به او نمی دادند، و یا در مسائل مختلف مشورت نمی کردند. به همین خاطر در مسائل مملکتی و مشورت ها و برخی امور به احمدآقا نمایندگی داده بودند و به نظرات او احترام می گذاشتند، و با دقت به حرف های او گوش می دادند. من بارها در طول جنگ یا مسائل مملکتی، شاهد گفتگوهایشان بودم. آقا اصلاً به او اعتماد کامل داشتند و او را قبول داشتند و این از عملشان پیداست آقا اصولاً فردی صریح و بدون رودربایستی بودند. اگر می فهمیدند که احمدآقا یک کاری خلاف میل ایشان یا مصالح کشور کرده بدون درنگ از طریق رادیو و تلویزیون و مطبوعات به مردم می گفتند و هیچ ابایی نداشتند که احمد پسرش است.
امام از یک فکر صحیح و بینش کاملی برخوردار بودند و در رابطه با فکر خودشان تحت تأثیر دیگران قرار نمی گرفتند. در مسایل علمی هم اینگونه بودند. پس از پیروزی انقلاب که در قم تشریف داشتند، یک روز به ایشان عرض کردم شاید مناسب باشد در این مسایل مملکتی مهمی که پیش می آید شما یک مشورتی با دیگران یا بزرگان حوزه و مراجع داشته باشید. در جواب فرمودند مسایلی که پیش می آید من خودم در آنها دارای یک نظری هستم که به نظر خودم کمال اعتقاد را دارم و تشخیص می دهم که این راه باید طی شود و نظر من پیاده شود. این مشورت آنها چه نتیجه ای می تواند داشته باشد. اگر مشورت بکنم و بعد مخالفت با آنها بکنم که این صحیح نیست و اگر موافقت بکنم معنایش این است که آن راهی را که تشخیص داده ام کنار بگذارم در حالی که من صد در صد به پیاده شدن آن نظر اعتقاد دارم.
از جمله افراد شاخصی که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند، مراجع عظام تقلید بودند که واکنش آنها پس از پیروزی متفاوت است. سید حسین موسوی تبریزی به روایت کوتاهی از این موضوع پرداخته است.
جلسات مشترک رژیم های ایران و عراق آنان را به این نتیجه رسانده بود که وجود امام در عراق نه تنها برای ایران که برای عراق نیز خطرساز است، حاج احمد آقا این موضوع را روایت کرده است.
هر یک از علمای و اساتید حوزه علمیه، روش خاص خود را برای تدریس داشته و دارند؛ امام خمینی نیز برای خود روش ویژه ای در تدریس داشتند طوری که طلبه ها به تحصیل تشویق می شدند. روایت آیت الله قدیری از برخورد امام با طلبه ها خواندنی است.
دهم ماه ربیع الثانی مصادف با رحلت حضرت معصومه سلام الله علیهاست. در خاطراتی که از امام نقل شده بر مشرف شدن روزانه ایشان به حرم تاکید شده است.