محرم و صفری دیگر بر ما گذشته است؛ اربعین سالار شهیدان و اجتماع عظیم عاشقان و دلدادگان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) به پایان رسیده، و حاضران در این اجتماع عظیم خانه دلدار را ترک گفته، هر یک به منزل و موطن خود بازگشته اند...
روز 11 مرداد 42، پاکروان، رئیس «سازمان امنیت» به دیدار امام در پادگان عشرت آباد رفت و اظهار داشت: من کوشش فراوانی به منظور به دست آوردن سند و مدرکی بر ارتباط مرجع بزرگ روحانیت با خارج به عمل آوردم و حتی عربی را بدین منظور به محضر حضرتعالی فرستادم ولی کوچکترین نشانه ای بر ارتباط مرجع روحانیت با عوامل بیگانه نیافتم و برایم روشن شد که مرجع روحانیت در این مبارزات خود هیچ گونه ارتباطی با خارج و عمال بیگانه نداشته اند.
احمد آقا فرزند برومند امام نقل می کرد: هنگامی که مقدمه و آیه ای را که در صدر پیام استفاده شده بود، دیده بود متعجب شد و دچار حیرت از اینکه چرا امام در این پیام حجاج را به شهادت و هجرت حسین گونه فرا خوانده اند! احمد آقا می گفت: وقتی پیام را مطالعه کردم، باور این قضیه برایم بسیار ثقیل بود. این پیام را به آقای انصاری نشان دادم که ایشان هم نظر بنده را داشت.
ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد(ص) و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بیخردان قرار داده است، چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان سبب قوّت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است.
همچو نباشد که فقط لفظ باشد که ما جمهوری اسلامی هستیم، لکن نه دانشگاه هایمان و نه دانش سراهایمان و نه دادگاه هایمان و نه پاسدارهایمان و نه کمیته هایمان، هیچ کدام آن معنایی که باید در اسلام باشد در آنها نباشد. اگر خدای نخواسته این طور باشد که فقط یک رأی به جمهوری اسلامی دادیم و دیگر فکر این نباشیم که این جمهوری اسلامی باید همه چیزش اسلامی باشد، نه اینکه لفظ جمهوری اسلامی و محتوا غیر اسلامی و این بسته به عمل همه است.
«دستگاه قضایی کشور ما، متأسفانه استقلال خود را از دست داده و به صورت آلتی در دست هیأت حاکمۀ ایران قرار گرفته است. لذا صلاحیت ندارد که مرا محاکمه کند. البته اگر روزی محکمۀ صلاحیتداری که خارج از نفوذ دستگاه حاکمه باشد تشکیل شود، من حرف های خودم را خواهم زد.»
چرا علمای تهران در مقابل این گرگ های درنده سکوت اختیار کرده اند؟ چرا در مقابل این لا مذهب ها که می خواهند دینمان را از دستمان بگیرند، سکوت کرده اید؟ چرا در مقابل شاه مملکت که می خواهد روحانیت را از میان بردارد قیام نمی کنید؟ چرا در مقابل حکام سکوت می کنید؟
امروز ـ دوم خرداد ـ قرار است ایشان را برای انجام عمل جراحی معده به اتاق عمل ببرند. روز سرنوشت سازی است. ساعت هشت صبح به ایشان اطلاع داده می شود که برای رفتن به اتاق عمل آماده شوند. ایشان بدون کوچک ترین نشانه ای از اضطراب یا طرح سؤالی در این مورد، تسلیم نظر پزشکان هستند. محوطه کوچک بیمارستان کمکم شاهد حضور خانواده و نزدیکان امام و مقامات درجه اول کشور می شود.
از حضرت امام تقاضا کردم اجازه فرمایند فوری آزمایشهایی جهت علت خونریزی انجام دهم و ایشان پذیرفتند و نیز اجازه خواستم صبح روز بعد قبل از رفتن به حمام نیز رادیوگرافی از دستگاه گوارش انجام شود. چون خونریزی گوارشی بخصوص در سنین بالا همیشه برای ما معنی دار بوده و باید به صورت یک امر اورژانس با آن برخورد شود، از برادران دفتری و مسئول ملاقات های حضرت امام تقاضا کردم، ملاقاتهای خصوصی و عمومی را قطع کنند.
امام در حالی که به کتابی روی میز اشاره می کردند، فرمودند: گزارش بد کدام است. مگر این کتاب را شما برای من نیاورده اید؟ این کتاب به غیر از آن کلمه «بنام خدا» بقیه اش همه مبانی «مائو» است. شما نمی فهمید، این افکار التقاطی است که این ها کار ما را عقب انداختند، نهضت را عقب انداختند.
حجت الاسلام اشراقی داماد بزرگ امام خمینی در این کوچه زندگی می کرد و در همسایگی او، ساختمان منزل آیت الله محمد یزدی از شاگردان قدیمی امام واقع بود. آقای اشراقی به حضرت امام پیشنهاد کرد که این کوچه را برای اقامت انتخاب کنند زیرا وجود محوطه وسیع نزدیک آن، فضای مناسب و کافی برای جمعیت دیدار کننده است و این ازدحام مزاحمتی برای مردم و همسایگان فراهم نمی کند.
احساسات پاک و صمیمانۀ مردم و امام در حدی بود که در قم و جماران، روزهای اول کار به جایی رسید که بعضی از همسایگان امام از کثرت جمعیت نمی توانستند به خانه های خودشان بروند و بعضی مواقع به وسیلۀ نردبان رفت و آمد می کردند.
این پیام در قالب عباراتی روان با ادبیاتی چنان فاخر و شعف انگیز بیان شده است که خواننده را به نهایت شور و اشتیاق می کشاند و با خود به دنیای علم و حکمت و عرفان و معرفت رهنمون می سازد.
سیدالشهدا ـ سلام اللّه علیه ـ که همۀ عمرش را و همۀ زندگی اش را برای رفع منکر و جلوگیری از حکومت ظلم و جلوگیری از مفاسدی که حکومتها در دنیا ایجاد کردند، تمام عمرش را صرف این کرد و تمام زندگی اش را صرف این کرد که این حکومت، حکومت جور بسته بشود و از بین برود؛ معروف در کار باشد، منکرات از بین بروند.
بناست ما را به «بورسا» که علی المذکور یک شهر مذهبی است ببرند، اگر ممکن شد از آنجا هم اطلاع می دهم. شما از سلامت خودتان مرا مطلع کنید. اگر ممکن شد کتابهای درسی فقه مرا یعنی مکاسب و حواشی را به وسیله سفارت ایران بفرستید. کاغذ هم لا بد به وسیله سفارت باید بنویسید. تتمه پول زغال آقای طباطبایی را بدهید. شهریه را اگر ممکن شد بگیرید بدهید.
همان مقداری که فداکاری حضرت ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین- سلام اللَّه علیه- کمک کرده است، خطبه های حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تأثیر داشته است.
امام خمینی(س) در جایگاه یکی از بزرگترین احیاگران ارزشها و مجد واقعی حقیقت فرهنگ عاشورا، ضمن بهره گیری از این واقعه عظیم، همواره بر سنت بزرگداشت فداکاری حضرت سیدالشهدا در همه ابعاد آن تأکید ویژه داشتند.
زنده نگهداشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مسئله این نیست. مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همۀ اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست اندرکاران باشد.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.