فرهنگ استعماری
فرهنگ ما یک فرهنگی نیست که بتواند این مملکت را اداره کند؛ جوان نیرومند قوی که در مقابل استعمار بایستد، دستش را بلند کند، کشته بشود و نجات بدهد ملت را؛ این فرهنگ ما فرهنگی نیست که اینکاره باشد. اینها اعصاب مردم را با این بساطی که در اینجاها راه می اندازند و با این برنامه هایی که در رادیو و تلویزیون و اینها هست [ضعیف می کنند] و اَضِف الی ذلک مطبوعات ما و روزنامه های ما و مجلات ما و کتابهایی که منتشر می شود، تمام اینها به دست استعمار است؛ استعمار است که روزنامه ها را اینطور مبتذل می کند تا فکر جوانهای ما را مسموم کند. استعمار است که برنامه های فرهنگی ما را جوری تنظیم می کند که جوان نیرومند در این مملکت نباشد.(419)
26 / 1 / 43
* * *
اصلاح فرهنگ
راه اصلاح یک مملکتی فرهنگ آن مملکت است؛ اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود. دست استعمار توی فرهنگ ما کارهای بزرگ
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 259
می کند؛ نمی گذارد جوانهای ما مستقل بار بیایند؛ نمی گذارد در دانشگاه جوانهای ما درست رشد بکنند. اینها را از بچگی یک طوری می کنند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه، همه چیز.(420)
18 / 6 / 43
* * *
مقابله با فرهنگ اجنبی
آنچه می توان گفت ام الامراض است، رواج روزافزون فرهنگ اجنبی استعماری است که در سالهای بسی طولانی جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلی استعمار بر آن دامن زده اند و از یک فرهنگ فاسد استعماری جز کارمند و کارفرمای استعمارزده حاصل نمی شود. باید کوشش کنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسی کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با خواست خداوند متعال آن را عقب زده، به جای آن فرهنگ اسلامی ـ انسانی را جایگزین کنید تا نسلهای آینده با روش آنکه انسان سازی و عدلپروری است، تربیت شوند.(421)
28 / 2 / 50
* * *
فرهنگ ضد ترقی
اینها از اول نقشه را جوری کشیدند که این فرهنگ یک فرهنگ که قابل این باشد که این جوانهای ما را ترقی بدهد و یک جوان فرهنگی صحیح بار بیاورد، از این مانع شدند. و حالا دیگر به آن شکوفایی، مساله ای که آنها خواستند، درآمده که اصلش هیچ فرهنگ ما صورت فرهنگ به معنای واقعی ندارد؛ و جوانهای ما را عمرهایشان را دارند ضایع می کنند. یعنی رفتن در این دانشکده ها
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 260
و در این دانشگاهها جز تضییع عمر معلم و متعلم چیزی نیست.(422)
11 / 8 / 57
* * *
ممانعت از رشد فکری جوانها
ما دوتا ذخیره، یک ملت دوتا ذخیره ممکن است داشته باشد که ایران داشت: یکی ذخیره های مادی زیرزمینی، یکی هم ذخیره ها[یی] که عبارت از این جوانها بود ـ اینها هم از ذخایر ملت است دیگر ـ این هر دوی اینها را تباه دارد می کند و تباه کرد. اما مواد طبیعی را: نفتش را که آنطور داد و گازش را آنطور داد و دارد می دهد، و مراتعش را آنطور به قول خودش «ملی» کرد لکن به دیگران داد و جنگلهایش را به دیگران داد و همۀ اینها را داده به غیر...
این راجع به ذخایر ما که زیرزمینی اش و روی زمینی اش. و راجع به جوانهای ما که از ذخایر بزرگ ما هستند، نمی گذارند اینها تحصیل کنند؛ رشد فکری برای اینها نمی گذارند. اینها را تا یک ـ حتی آن کس که خارج آمده و تحصیل می کند جوری کرده اند که این اینها تحصیلشان تحصیل حسابی نشود ـ به یک حدی می خواهند اینها را نگه دارند که در همان حد، همان عملگی برای آنها بکنند! همین. نمی گذارند قوۀ اعتراض در اینها پیدا بشود، نمی گذارند رشد فکری در اینها پیدا بشود که مقابل اینها بایستند و نگذارند اینها اینقدر چپاول کنند.(423)
17 / 8 / 57
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 261
انهدام نیروی جوانها
شما خیانتهایی که به این ملت کردید، شما یک ملتی را که در لفظ می گویید که من می خواهم به دروازۀ تمدن برسانم ـ دروازۀ بزرگ تمدن ـ یک ملتی را نیروی جوانی اش را هدر دادید، شما بیایید از این جوانهای ما که در خارج هستند و فرستادید در خارج برای ـ نمی دانم ـ نیروی اتمی و بساط، بیایید بپرسید از اینکه اینها چه می کنند اینجا. خودشان هستند. حالا می آیند پیش من، که اینها در اینجا چه می کنند. شما جوانهای ما را نمی گذارید که یک درجه بالا بروند. دانشگاه ما را نگه داشته اید در سطح پایین، نمی گذارید دانشگاه استقلال پیدا کند؛ نمی گذارید اساتید دانشگاه به کار خودشان ادامه بدهند. فرهنگ ما را شما عقب افتاده قرار دادید؛ فرهنگ استعماری، یعنی فرهنگ دستوری.(424)
17 / 10 / 57
* * *
تحصیلات ناقص جوانان
فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است. فرهنگ ما را این [شاه] عقب نگه داشته به طوری که الآن جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تامِّ تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند، آن هم با این مصیبتها، آن هم با این [فشار]ها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم؛ لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده؛ رشد انسانی ندارد. تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم.(425)
12 / 11 / 57
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 262
تربیت ناصحیح جوانان
نه یک دانشگاه داشتیم، نه می توانستند جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند ... اینها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما یک فرهنگی است که برمی گرداند بچه های ما را به طرف عقب. یک باب مفصلی است اینکه راجع به فرهنگ، اینها چه کردند.(426)
18 / 11 / 57
* * *
جلوگیری از ترقی کشور
ما مواجه شدیم در اروپا به بسیاری از محصلین که در آنجا هستند، و بسیاری از آنها که دولت فرستاده آنجا. مِنجمله مسئلۀ انرژی اتمی که چهارصد نفر در آلمان هستند؛ و اینها عده ای شان آمدند پیش ما، و مطالبشان این بود که اولاً ما را عقب نگه داشته اند نمی گذارند که ما ترقی علمی بکنیم؛ و ثانیاً این انرژی اتمی برای ایران ضرر دارد نه فایده. تا آن وقتی که این قابل کار است در ایران نفت و گاز هست، آن وقتی که نفت و گاز تمام بشود اینها قابل عمل نیستند. علاوه، ضررهای مادی دیگر دارد. و این تعمدی بوده است که از دستگاه دولتی شده است؛ بر[ای] اینکه هم جوانهای ما را عقب نگه دارند و نیروی جوانان ما را از بین ببرند، و هم نگذارند که این مملکت ترقی بکند. با اسم «مترقی کردن مملکت» مملکت را به عقب راندند.(427)
19 / 11 / 57
* * *
عقب نگه داشتن جوانها
این پدر و پسر خیانتها کرده اند که روی تاریخ را سیاه کرده است. این پدر و پسر جنایتهایی در ایران کرده اند که ما نمی توانیم عُشر او، صد یک او را بیان کنیم. اینها ملت ما را به اسارت کشاندند؛ اینها
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 263
خزاین ما را به یغما برده اند؛ اینها نیروی انسانی ما را از بین بردند. از همه مهمتر نیروی انسانی است. کوشش کردند که جوانهای ما را عقب نگه دارند، دانشگاههای ما را عقب نگه دارند، مدارس علمیۀ ما را نگذارند مشغول به کار خودشان باشند.(428)
10 / 12 / 57
* * *
اصلاح فرهنگ ملت
قضیۀ تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت فرهنگ صحیح باشد. شما کوشش کنید که فرهنگ را فرهنگ مستقل اسلامی درست کنید. جوانهایی که در این فرهنگ تربیت می شوند همانهایی هستند که مقدرات کشور در دست آنهاست. اگر اینها درست بار بیایند، همه خدمتگزار به مردم؛ امین به بیت المال؛ و همۀ اینها در تحت رهبری اسلام تحقق پیدا می کند. اگر یک ملتی فرهنگش اینطور تربیت بشود، این فرهنگ، فرهنگ غنی اسلامی است و مملکت، یک مملکت آرام مترقی خواهد بود.(429)
21 / 3 / 58
* * *
شستشوی مغزی جوانان
دانشگاه را به یک صورتی درآوردند که اشخاصی که از آنجا خارج بشوند به درد همانها بخورند. آنقدر تبلیغات کردند از غرب، از جلو رفتن غرب، آنقدر تبلیغات کردند که جوانهای ما را از همان دانشگاه، غربی بار آوردند. از همان دانشگاه روی تعلیماتی که اساتید، بعضی از اساتیدی ـ را ـ که اینها از خود آنها بودند، تبلیغات کردند، جوری که جوانهای ما جوانهایی شدند که به درد آنها می خورند؛ نه به درد کشور ما. مغزهای اینها را شستند. به
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 264
جای مغزهای انسانی و ایرانی، غربی گذاشتند، به حیث [که] اعتقاد بچه ها و جوانان ما این شد و حالا هم شاید خیلی شان این باشد که باید همه چیز ما غربی باشد.(430)
21 / 3 / 58
* * *
تحصیل جوانان در خارج
طرحهایی بود، جوانها را ببرند در خارج نگذارند. الآن، حالا الآنش که من خیلی اطلاع ندارم. در زمان ایشان این جوانهای ما که می رفتند در امریکا و اروپا پخش شده بودند در آنجا، همه جا را پر کرده بودند ـ از قراری که برای من نقل کردند ـ دیپلمهایی که آنها می دادند، تصدیقهایی که آنها به جوانهای ما می دادند، غیر از آن تصدیقهایی بود که به خودشان می دادند! جوانهای ما را، زود به آنها یک تصدیق می دادند، نخوانده ملاّ! مال خودشان را دقت می کردند.(431)
26 / 6 / 58
* * *
توطئه جدایی حوزه و دانشگاه
مراکز علمی و فرهنگی قدیم و جدید و روحانیون و دانشمندان فرهنگی و طلاب علوم دینیه و دانشجویان دانشگاهها و دانشسراها دو قطب حساس و دو مغز متفکر جامعه هستند.
و از نقشه های اجانب کوشش در جدایی این دو قطب و تفرقه اندازی بین این دو مرکز حساس آدم ساز بوده و هست. جدا کردن این دو مرکز، و در مقابل یکدیگر قرار دادن آنها، و در نتیجه خنثی کردن فعالیت آنها در مقابل استعمار و استثمارگران، از
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 265
بزرگترین فاجعه های عصر حاضر است. فاجعه ای که ما و کشور ما را تا آخر به تباهی، و نسل جوان ما را ـ که از زمرۀ زنده ترین مخازن کشور است ـ به فساد می کشد.(432)
31 / 6 / 58
* * *
تعلیمات استعماری
مسالۀ فرهنگ یکی از مسائل مهمی است که ایران به آن مبتلا بوده است، و فرهنگ ایران را یک فرهنگ استعماری کرده بودند، و مغزهای جوانهای ما را سوق داده بودند به طرف غرب. این یک باب است که بسیار مهم است. و این با دانشگاهیها و با صاحبان افکار صحیح، نویسنده ها، روشنفکرهای ایرانی نه غربی، و نویسندگان اسلامی نه غربی، به وسیلۀ اینها باید در یک تصفیۀ دراز مدت و یک تعلیماتی که از سرکانه باید ما بگیریم، جوانهایمان را اصلاح کنیم. تعلیمات را یک تعلیمات غیر استعماری، استقلالی باشد. این یک باب طولانی است.(433)
5 / 10 / 58
* * *
تربیت جوانان
مواجهیم با افرادی از این منحرفین که در مراکز تربیت و تعلیم نفوذ کرده اند و با مجال دادن به آنان، خطر به انحراف کشیدن جوانان و نونهالان بسیار است؛ که خدای ناکرده با انحراف و وابسته شدن فرزندانمان به فرهنگ غرب یا شرق، تمام ابعاد جامعه یا وابسته و تسلیم غرب خواهد شد و یا شرق؛ و تمام کوششها و زحمات ملت و خون جوانان و عزیزان آنان به هدر خواهد رفت.
اکنون بر دانش آموزان و دانشجویان عزیز و اساتید و معلمان
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 266 متعهد است که با تمام توان و قدرت در شناسایی عوامل فساد کوشش کنند و محیط آموزش و پرورش را از لوث وجود آنان پاک نمایند. و گمان نشود که این نفوذ فقط برای انحراف دانشگاههاست، که منحرفین و منافقین برای نفوذ در دبیرستانها بلکه دبستانها اهمیت بیشتری قائلند، تا جوانان را برای انحراف دانشگاهها مهیا کنند. آنان می دانند اگر نوباوگان در مراکز آموزش، تربیت صحیح شوند و حیله های استعمارگران را احساس و توطئه های همه جانبۀ آنان را لمس کنند، در دانشگاه برای عمال استعمار توفیق کمتری حاصل می شود؛ و لهذا در دبستانها و دبیرستانها و قبل از ورود به دانشگاهها در ساختن جهاز استعماری شرق و غرب برای ورود به دانشگاه اهمیت خاصی احساس می کنند. از این روست که باید دستگاههای آموزشی متعهد و دلسوز برای نجات کشور اهمیت ویژه ای در حفظ نوپایان و جوانان عزیزی که استقلال و آزادی کشور در آینده منوط به تربیت صحیح آنان است قائل باشند؛ و نیز از این روست که نقش معلمان و اساتید در تربیت و تهذیب دانش آموزان و دانشجویان به عنوان اساسی ترین و موثرترین نقش مطرح می گردد. و همه دیدید که گرایش آنان به شرق و غرب برای کشورمان چه فاجعه ها آفرید و دانشگاهها را به صورت دژ محکمی برای خدمت به شرق و غرب درآورد و اکثریت قاطع غرب و شرقزدگان این مملکت را به عنوان فارغ التحصیل تحویل جامعه داد. اکنون بر معلمان متعهد و مسئول دبستانی و دبیرستانی است تا با کوشش خود جوانانی را تحویل دانشگاهها دهند که با آگاهی از انحرافات گذشتۀ دانشگاه، بر فرهنگ غنی و مستقل اسلامی ایرانی تکیه کنند؛ و بر اساتید متعهد است تا با باز شدن دانشگاهها در صورت مشاهدۀ انحراف
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 267
و گرایش جوانان به یکی از دو قطب قدرت و مکر، آنان را به توطئه ها و شیطنتها آگاه کنند و جوانانی متعهد نسبت به مصالح کشور و آگاه به اهداف اسلام تحویل جامعه دهند و مطمئن باشند که با این خدمت، استقلال و آزادی کامل میهن عزیزشان تضمین خواهد شد. و از این روست که نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است؛ و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه ریزی می شود.(434)
31 / 6 / 60
* * *
وظیفه بسیج در تربیت جوانان
جهاد سازندگی و بنیاد مستضعفان و متصدیان امور جنگزدگان و آوارگان بر قدرت فعال خود بیفزایند. و بسیج مستضعفان ـ که سالروز آن را به ملت ایران و جوانان متعهد و مومن تبریک می گویم ـ در تعلیم و تربیت به جوانان و نوجوانان مساعی جمیلۀ خود را روز افزون کند.(435)
4 / 9 / 60
* * *
تربیت انسانهای متعهد
تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست آوردن مقاصد شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارد. زیرا با تربیت غربی یا
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 268
شرقی معلم و استاد است که دبستانها و دبیرستانها محلهایی می شوند مجهز برای تربیت غربی یا شرقی جوانهایی که دولتمردان و دست اندر کاران آتیۀ کشورهایند. و با این گونه تربیت است که جوانان با گرایش به یکی از دو قطب قدرت، راه را برای مستکبرین جهان در به دام کشیدن کشورهای مستضعف به صورتی شایسته و بدون زحمت و دستیازی به سلاح های نظامی زنگزده باز می نمایند. برای آنان چه راهی بهتر از آنکه با دست قشری از بومی های هر کشور، ملتها را بی سر و صدا بلکه باشوق و رغبت به سوی مقاصد آنان کشیده تا دسترنج ملتها و ذخایر کشورها را با عرض ارادت و ادب و قبول منت از اربابان تقدیم آنان نمایند. ضربه های مهلکی که بر کشور مظلوم ما در این پنجاه سال اخیر از دانشگاهها و اساتید منحرفی که با تربیت غربی بر مراکز علم و تربیت حکمفرما بودند وارد آمد از سر نیزۀ رضاخان و پسرش وارد نشد. البته اساتید و معلمان متعهدی بودند، لکن زمام امور در دست آنان نبود. ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطۀ ابر قدرتها هستند و سر سپردگانی می باشند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمی شوند، و هم اکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سدّ عظیم الهی برنمی دارند. ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهای شیطنت آمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند؛ و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستانها تا دانشگاهها راه یافته اند و با تعلیم و کوشش در رشته های مختلف علوم و تربیت
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 269
صحیح و تهذیب مراکز تربیت و تعلیم از عناصر منحرف و کج اندیش، نوباوگان را که ذخایر کشور ومایۀ امید ملت اند، همدوش با تعلیم در همۀ رشته های به حسب تعالیم اسلامی تربیت و تهذیب نمایند و علوم اسلامی را که مربی اخلاق و مهذب نفوس است به دست کارشناسان اسلامی داده تا نوباوگان و جوانان عزیز را بدین مکتب جامع روانبخش آشنا و از تعلیمات علمی و عملی آن برخوردار سازند. و به یقین بدانند که اسلام مکتبی است که انسانها را به گونه ای می سازد که به جز حق و مبدا خلق به هیچ مکتبی تسلیم نشوند و تحت تاثیر هیچ قدرتی واقع نگردند، و مساله کشور خود را با هیچ انگیزه ای از دست ندهند، و از استقلال و آزادی خویش و سایربندگان خدایی هیچ طمع و خوفی دفاع کنند، و از خودخواهیها و کوتاه بینیها ـ که منشا بدبختی و گرفتاریها است ـ اجتناب کنند. و شما عزیزان که دامن به کمر زده و در راه تربیت معلم قدم بر می دارید از عمق ارزش کار خودآگاه باشید و در راه این هدف مقدس از هیچ کوششی دریغ نورزید، و خود را وقف خدا و بندگان او نمایید و بدانید که خداوند با شماست و به شما توفیق خواهد داد.(436)
7 / 10 / 60
* * *
جوانان، عزیزان اسلام
بدانند این جوانهاکه دستها ممکن است در کار باشد که باز مسائل را طور دیگری کنند و شماها را منحرف کنند . همان دفعۀ اولی که شما از یک استاد یا از یک دانشجو یک چیز انحرافی دیدید، همان دفعۀ اول گزارش بدهید تا جلویش گرفته بشود.
و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به شما عزیزان، که
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 270
عزیز اسلام هستید، عزیز پیغمبر اسلام هستید، عزیز حضرت ولیّ امر هستید، به شما توفیق عنایت کند که در راه اسلام، در راه میهن خودتان جدیت کنید.(437)
28 / 9 / 61
* * *
ارتقای توانایی جوانان
من به همۀ مسئولین و دست اندرکاران سفارش می کنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید؛ و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنید؛ و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارید. مبادا اساتید و معلمینی که به وسیلۀ معاشرتها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیده اند، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجیها بت بتراشند و روحیۀ پیروی و تقلید و گدا صفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند. به جای اینکه گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه کنند و روح توانایی و راه ورسم استقلال را زنده نگه دارند. ما در شرایط جنگ و محاصره توانسته ایم آنهمه هنرآفرینی و اختراعات و پیشرفتها داشته باشیم. ان شاءالله در شرایط بهتر زمینۀ کافی برای رشد استعداد و تحقیقات را در همۀ امور فراهم می سازیم.(438)
29 / 4 / 67
* * *
بها دادن به اندیشه جوانان
علما و روحانیون ان شاءالله به همۀ ابعاد و جوانب مسئولیت خودآشنا هستند ولی از باب تذکر و تاکید عرض می کنم امروز که بسیاری از
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 271
جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی مان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و اگر بیراهه می روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت. اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان می کنند مسلماً دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می تپد، و الاّ داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه ای است که خود فکر می کنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مایوس نشوید. در غیراین صورت خدای ناکرده به دام لیبرالها و ملیگراها و یا چپ و منافقین می افتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست. وقتی ما می توانیم به آیندۀ کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم، و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم، و به همۀ شیوه ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می شود احاطه داشته باشیم.(439)
29 / 4 / 67
* * *
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 272