قصّههای زندگی امام خمینی
احترامِ دوست
این قصه را آقای آیتالله طاهری خرمآبادی تعریف میکند:
امام خمینی در روزهای فاطمیه، سه روز مجلس روضهخوانی داشتند. من در آن روزها پیش ایشان میرفتم و از دیدار امام بهرهمند میشدم. ایشان هم هر بار به من اظهار لطف و محبت میکردند. در یکی از این روزها، که به مجلس روضهی امام رفته بودم، آقای «شیخ جعفر سبحانی» هم که یکی از شاگردانِ خیلی نزدیک به امام بود، در آن جا حضور داشت. بعداً آقای سبحانی مرا در مدرسهی فیضیه دید، پیش من آمد و گفت: «آقا، شما کی هستید و چه نسبتی با امام خمینی دارید؟» من گفتم: «هیچ نسبتی ندارم. فقط شاگرد کوچکی هستم و به ایشان خیلی علاقه دارم.» آقای سبحانی
سهره آواز هم میخواند. آواز خواندن سهره به صورت بریده بریده است و نفسش مثل قناری نیست تا پیوسته بخواند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 495صفحه 8