
گفتم: «نه، آقا! مشکل نیست.» تا مدتی حواسم را جمع میکردم که مبادا چراغ در روز روشن بماند. یک روز صبح که امام روی صندلی نشسته بودند و برنامه داشتند، چراغ دفتر آقای رسولی روشن بود و یک چراغ هم پشت حیاط منزل امام، اطراف منزل حاج احمدآقا، روشن بود. امام به من که کنار ایشان ایستاده بودم، فرمودند: «بیا جلو.» نزدیک ایشان که رسیدم، با عصبانیت به من فرمودند:
در منزل من و فعل حرام؟ در منزل من و اسراف؟
من که مثل بید میلرزیدم، عرض کردم: «آقا! چه شده؟» فرمودند:
چند مرتبه باید بگویم این چراغها را خاموش کنید؟ مگر شما نمیدانید که اسراف حرام است؟
کبوتر از سههزار سال پیش در مصر وجود داشته و فراعنه مصر از آن به عنوان پیک نامهبر استفاده میکردند. حتی آنان کبوتر را پرندهای مقدس میدانستند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 494صفحه 5