
پس از ورود به هتل، حضرت امام تصمیم گرفتند که به کاظمین مشرف شوند تا زیارت بکنند. به ایشان عرض شد: مأموران امنیتی شما را تنها نمیگذارند و چند نفر مراقب با شما خواهند فرستاد و آنان هم مردم را اذیت خواهند کرد.»
ایشان فرمودند:
مسئلهای نیست. بگذارید مردم هم بدانند که ما اینجا آزاد نیستیم.
در حرم، مردم خیلی ابراز احساسات کردند. به طوری که کنترل اوضاع از دست مأموران عراقی خارج شد. امام هم زیارتشان را خیلی باشکوه به انجام رساندند و برگشتند.
در هتل، بیشتر مسافران خارجی بودند و آن مکان بسیار مدرن بود. هنگام شام شد. آمدند و پرسیدند: «آقا برای شام چه سفارشی میدهند؟»
امام فرمودند:
نان با قدری ماست. خودم کشمش همراه دارم.
این سخنان امام برای عراقیها بسیار مایه شگفتی شد. تصور نمیکردند که شخصیتی با آن عظمت، شامی به این سادگی میل کنند.
وقتی یک ستاره غولآسا، از هیدروژن و هلیوم انباشته میشود (این پدیده در آخر عمر ستاره روی میدهد)، آنگاه شروع به انقباض میکند. فشار در وسط ستاره بالا میرود و عناصر شیمیایی مانند آهن در آن به هم جوش میخورند. این آغاز تشکیل یک سوپرنووا است.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 467صفحه 5