
محمدرضا پورمحمد
ترک تحصیل
نزدیک ظهر بود . خورشید در آسمان آخر بهار درخشش تازه ای داشت . همه چیز به چشمم قشنگ می آمد . از اینکه امتحانم را خوب داده بودم ، چیزی در دلم می لرزید ، احساس مبهمی بود که از شادیم سرچشمه می گرفت . تازه از مدرسه آمده بودم . با ناصر و علی جلو در حیاط ایستاده بودیم . آن روز امتحان ریاضی را که آخرین امتحانمان بود داده بودیم . من که امتحانم را خوب داده بودم ، به علی و ناصر گفتم : « امتحان امروز چقدر آسون بود . »
ریاست باشگاه برعهده « فرانکو سنسی » است . او یک تاجر موفق است که در زمینه تجارت مواد غذایی فعالیت می کند . انجام کار های دولتی نیز در کارنامهی این شخص دیده می شود .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 358صفحه 35