
او را نوازش میکرد، با هیجان فریاد زد: «ای مردم قبیله! نگاه کنید این علی چه پسر مبارکی
است! فرزندم را از مرگ نجات داد!...»
مردم با تعجّب و کنجکاوی از گوشه و کنار پیش آمدند و به دور دایه و بچّهها جمع شدند.
آنها وقتی قصّه را شنیدند، مثل خود دایه از این ماجرا غرق تعجّب و شگفتی شدند و همه با دل
و زبان علی را تحسین کردند. بعد از این حادثه، دایه علی، همیشه از او به نام «مبارک ***»
یاد میکرد. آن پسر کوچک هم که به دست علی نجات پیدا کرده بود، به نام
«آویختۀ خوششانس» معروف شد!
*رضاعی: هم شیر، دو بچّه که باهم از یک مادر
(از یک دایه) شیر میخورند.
** دایه: مادر غیر واقعی، کسی که در مقابل
دستمزدی ، مأمور شیردادن به بچّه و پرستاری از او
میشود.
*** مبارک: دارای خیر و برکت.
3-جعبه آتش یا بویلر
4-گلگیر عقب که گنجایش 5 لیتر
آب دارد (موتور بخار از آب جوش
آمده استفاده میکند)
مجلات دوست کودکانمجله کودک 143صفحه 19