مجله کودک 78 صفحه 23

سردبیر (طوطی سخنگو): چندلحظه بعد صدای شکستن یک کاسه چینی، سکوت خانه را میشکند. برادرم، پا به فرار گذاشته و خواهر مهربان، با جیغ و داد دنبالش میکند. توجه شما را به ادامه مطالب روزنامه جلب میکنم. مصاحبه مطبوعاتی آقای پدر دیشب، جناب آقای پدر در یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور همه خبرنگاران خانه شرکت کردند. توجه شما را به این مصاحبه مهم و تاریخی جلب میکنم: مادر: با عرض سلام. بنده از خبرگزاری آشپزخانه خدمتتان رسیدهام. من میخواهم یک مشکل اقتصادی را مطرح کنم. تصمیم شما درباره ته کشیدن ارزاق داخل یخچال و کابینتهای آشپزخانه چیست؟ آقای پدر: (در حالی که کمی جابهجا میشود) اجازه بدهید یک لطیفه بگویم(یک جوک بیمزه میگوید و همه میخندند) حالا حکایت ماست. من چه فکر میکنم، شما چه فکر میکنید؟! مادر: ولی جواب سئوالم را... آقای پدر: اجازه بدهید وقت به همه برسد. (تأیید حاضران) دختر: به نمایندگی از روزنامه دیواری مدرسهمان خدمت رسیدهام . میشود بگوییدعلّت حضور نیافتن شما در جلسة اولیا و مربیان مدرسة من چه بود؟ آقای پدر: البته شما باید از گرفتاریهای من خبر داشته باشید. متأسفانه همان روز من به دلیل آن که سرم خیلی شلوغ بود، به سلمانی رفته بودم! پسر: بنده هم از طرف خبرگزاری بچّههای محل آمدهام . ظاهراً دفعه پیش که بچههای محلّه ، تصادفاً شیشة خانه ما را شکستند و شما هم توپ مارا با چاقو پاره کرده بودید، قول داده بودید که ... آقای پدر: (از جا میپرد) خدا لعنتتون نکنه، پاک یادم رفته بودکه پول شیشهبُر را ندادهام. خبرنگاران(یکصدا): حالا کجا با این عجله؟ آقای پدر: شیشهبُری سرخیابان! پیش بینی وضع آب هوای خانه در24 ساعت آینده کارشناسان هواشناسی اعلام کرده اند:بر اثرحرکت یک جبهه فشرده از فامیل های مادری که برای شام به طرف خانه ما به راه افتاده اند،وضعیت اعصاب پدر داغان است به بزودی،طوفان همراه با گرد و غبار،فضای خانه را پر خواهد کرد. کارشناسان معتقدند: این طوفان در بعضی مواقع با رعد و برق شدیدنیز همراه خواهد بود.(جیغ مادر)