با معرفی شخصیت های داستان به کودک، از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند.
میمون - شیر - فیل - ببر - مار - پرنده
شجاع ترین
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
یک روز ....... و ...... و ........ و ....... زیر درختی نشسته بودند و با هم حرف می زدند. بالای درخت، ....... کنار جوجه هایش توی لانه بود. ......... گفت :« من قوی ترین حیوان جنگل هستم. و چون از چیزی نمی ترسم، شجاع ترین حیوان منم !» ....... گفت:« من سلطان جنگل هستم. پس من شجاع ترینم.» ...... گفت :« همه از نیش من می ترسند پس من شجاع ترین حیوان هستم.» .... خندید و گفت :« من تند می دوم و حیوانات بزرگ را شکار می کنم. پس من شجاع ترین هستم.» .... و ...... و ....... و ...... گفتند و گفتند تا بالاخره تصمیم گرفتند از .... بپرسند که از کدام آن ها بیشتر می ترسد، ... از ....... می ترسید چون ......، جوجه هایش
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 319صفحه 18