قصهی حیوانات
راه خیلی طولانی بود، فیل کوچولو گرسنه شد. مادر به او شیر داد.
یک روز، فیل کوچولو و بقیهی فیلها، رفتند تا به رودخانه برسند.
فیل کوچولو خسته شد. مادر او را خواباند.
فیل کوچولو از خواب بیدار شد و گفت: «چهقدر هوا گرم است.»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 255صفحه 20