با معرفی شخصیتهای داستان به کودک از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند.
سیب خارپشت سنجاب
هدیه
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ کس نبود.
یک روز بالای درخت نشسته بود که هوس کرد یک بخورد. همین که ، را چید، از دستش افتاد پایین. از زیر درخت رد میشد که افتاد روی خارهای پشتش. خارهای خیلی تیز و بلند بود. وقتی که روی آنها افتاد، اصلا متوجه نشد. از بالای درخت به پایین نگاه کرد و را دید اما را ندید. آرام آرام جلو میرفت اما قل نمیخورد. با خودش گفت:«وای! نه دست دارد، نه پا. قل هم نمیخورد. پس چهطوری جلو میرود؟»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 448صفحه 20