قصه حیوانات
وقتی که گربه لانهی موشها را پیدا کرد، آنها تصمیم گرفتند از آنجا بروند.
آقا موشه، خیلی شجاع بود. او سر گربه را گرم کرد و ...
و خانم موشه، بچهها را یکی یکی به لانهی جدید برد.
آقا موشه، در یک فرصت مناسب فرار کرد و پشت بوتهها پنهان شد. وای! او از پشت سرش خبر نداشت!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 427صفحه 22