خیال صورتی
رودابه حمزهای
یک لباس صورتی
در خیالم بافتم
نقشهی خورشید را
روی آن انداختم
یک کبوتر آن طرف
با پر و بال سفید
آشیانه کرده بود
بر درخت سبز بید
در کنار آن درخت
چشمه بود و رود و سنگ
آن خیال صورتی
شد لباسی رنگ رنگ!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 366صفحه 10