بدون لحاف چه طوری بخوابم ؟ » کلاغ و خرگوش کمی فکر کردند ، بعد کلاغ پرید روی درخت و خرگوش هم دوید روی تپه . کلاغ هرچه برف روی شاخه ی درخت ها بود به زمین انداخت و به ننه سرما داد . خرگوش هم هرچه برف روی تپه بود ، جمع کرد و برای ننه سرما آورد . کیسه ننه سرما پر از برف شد . ننه سرما ، سوزن و نخی برداشت و سوراخ لحاف را دوخت . بعد لحاف را روی شانه انداخت و گفت : « شما بچه های مهربانی هستید ! » ننه سرما با لحاف برفی اش بالا پرید و دوباره به آسمان برگشت .
روز بعد ، همه با آواز چند پرنده از خواب بیدار شدند . بهار آمده بود و زمین را سبز کرده بود . همه به آسمان نگاه کردند . ننه سرما در آسمان زیر لحاف پنبه ای خود به خواب رفته بود .
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 322صفحه 6