مهمان ناخوانده فضایی
فریبا کلهر
روزی در باز شد و یک آدم فضایی وارد خانه شد.
او یک کلاه آهنی بر سرداشت و لباس فضانورد ها به تنش بود.
به او گفتم:« آهای ....... کجا سرت را انداخته ای پایین و می آیی تو! نه در می زنی، نه اجازه می گیری ...»
آدم فضایی گفت:« در سیاره ی من، کسی در نمی زند.»
گفتم:« نه سلام می کنی. نه علیک می گویی!»
آدم فضایی گفت:« در سیاره ی من کسی سلام نمی کند، کسی علیک نمی گوید!»
آدم فضایی یکراست به طرف ظرف شکلات روی میز رفت و یک شکلات از توی ظرف برداشت، اما همین که خواست شکلات را از زیر کلاه آهنی اش توی دهانش بگذارد، مچش را گرفتم و گفتم:« صبر کن، بگذار تعارفت کنم.»
آدم فضایی گفت:« در سیاره ی من کسی تعارف نمی کند!»
اما من زرنگی کرده و کلاه آدم فضایی را از سرش برداشتم و گفتم:« در سیاره زمین کسی توی خانه کلاه سرش نمی گذارد، تا کلاه سر برادرش بگذارد و شکلاتش را بخورد!»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 36صفحه 22