چهار رباعی از قیصر امین پور
تصویر تو در ماه
در جــام دلـت بادۀ ناب است نهـان
آمیزه ای از آتش و آب است نهـان
اندیشه تصــویر تو در ماه، خطاست
چون در تو هزار آفتاب است نهـان
یک ترانه
جایی که تویی، نشانه آنجا چه بود
صد چامــۀ عاشــقانه آنجا چه بود
گِرد تو هـزار بال و پـر می سـوزد
هیهات که یک ترانه آنجا چه بود
طلایه دار
مـردی که طلایــه دار مردان خـداست
از طایفـــۀ نــــور نَـــَوَردان خــداست
قطبی که مـدار چشم او قبــله نمــاست
قلبش، گل آفتــابــگــردان خــداست
قصه عشق
این ثــار حسیــن است نـه مـولــود خمین
این یـــار محمـــــد است و سـردار حنین
این قصّــه نـــاب نـــامکـــــرّر حـــافظ !
تکرار حسین است، حســین است، حسین