نماز زیباترین و کامل ترین شکل عبادت و پرستش خداوند عالمیان است. نماز به عنوان یکی از فریضه های مهم و اصلی تعداد بسیاری از آیات و روایات را به خود اختصاص داده است به طوری که در قرآن مجید، یکی از مهمترین صفات و ویژگی های بندگان شایسته خدا، اقامۀ نماز شمرده شده است. حضرت امام خمینی(ره) به عنوان پرچمدار و مجدد اسلام در قرن اخیر، تمام عمر پربرکت خویش را در راه اعتلای حق و حقیقت و مجاهدت و عبادت خالصانه صرف نمودند که بازخوانی خاطرات مرتبط با آن می تواند برای ما درس آموز باشد.
مسألۀ دیگر، نماز اول وقت بود که ایشان خیلی به آن اهمیت می دادند. ـ حتی در بیمارستان هم که بستری بودند با وجود دردمندی مراقب اوقات شرعی بودند روایتی از امام جعفر صادق(ع) نقل می کردند که اگر کسی نمازش را سبک بشمارد، از شفاعتشان محروم می شود. من یک بار به ایشان عرض کردم: سبک شمردن نماز شاید به این معنی باشد که شخص نمازش را یک وقت بخواند و یک وقت نخواند. گفتند: نه، اینکه خلاف شرع است.
*********
اکثر آشنایان اینطور نقل می کنند که امام از سن جوانی نماز شب و تهجد جزو برنامه هایشان بوده است. من هم از وقتی ایشان را شناختم، شاهد این قضیه بوده ام. وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب آهسته وارد اتاق ایشان می شدم، معاشقه امام با خدا را احساس می کردم، با چنان خضوع و خشوعی نماز می خواندند و قیام و رکوع و سجود می کردند که حقاً وصف ناپذیر است.
اصلاً نمی توانم راجع به آن لحظات صحبت کنم. تنها احساس می کردم که در دل شب، با آن خضوع و خشوع، با چشمان اشکبار، به راز و نیاز با خدا مشغولند. باید بگویم که در آن لحظات، با معشوق حقیقی خودشان معاشقه می کردند. با دیدن آن لحظات، با خودم فکر می کردم که شبِ امام به راستی لیلة القدر است. این حالات امام نه یک شب و دو شب، بلکه یک عمر برقرار بود، چون می گویند که از جوانی این کار جزو برنامه هایشان بوده است. این را من بخصوص از رمضان سال قبل از رحلتشان، خوب به یاد دارم. بعضی وقتها، هر بار به دلیلی به نزد ایشان می رفتم و سعادت پیدا می کردم که با ایشان نماز بخوانم؛ وارد اتاق که می شدم، می دیدم که قیافه شان کاملاً برافروخته است و چنان اشک ریخته اند که دستمال، کفاف اشکشان را نمی داد و کنار دستشان حوله می گذاشتند. ایشان شبها چنین حالتی داشتند.
در نامه هایشان به عبادت خیلی تکیه می کردند، می گفتند: عبادت یک سکوی پرش است. عبادت در واقع معاشقه است بین عاشق و معشوق. در عبادت از یک سو همه ناز است و از سوی دیگر همه نیاز؛ یعنی یک کسی که در نهایت فقر به سر می برد، می ایستد در مقابل کسی که کمال مطلق است و با او سخن می گوید. در حقیقت انسان عابد و عاشق، کسی است که شب در مقابل خدا می ایستد و می گوید: ای همه ناز! پاسخ بده به این همه نیاز.
منبع: کتاب یک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)، صص: 527-525 (خاطراتی از سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبائی)