سیرۀ امامخمینى ـ دامظلهالعالى ـ آن بود که شاگرد آزاد بار آمده و مستقل باشد، چرا که خود آزادمنش بود و مستقل؛ روشى که احیاناً در بعضى افراد پیدا مىشد که سعى مىکردند انس با عوام و تحصیل درآمدهاى دنیایى از راه ارتباط با عوام را یک
نحوۀ کمال و نبوغ بدانند، سعى مىکرد به شدت محکوم کرده و در درسها عموماً و در موعظههاى پایان درس خصوصاً این روش را بکوبد. چه اینکه خود هرگز به این فکر نبود که با ثروتمندان و زراندوزان دنیا نزدیک باشد و آنها را از نزدیک بپذیرد و از این راه درآمدى تهیه کند.
سالى چند بار در پایان سال تحصیلى به مناسبت فرا رسیدن ایام پربرکت ماه رمضان یا ایام محرم یا تعطیلات تابستانى نصیحت مىکرد. نصیحتش درس بود و ما همانطور که اصل درس ایشان را به عنوان یک برنامۀ رسمى ضبط مىکردیم، نصحیت ایشان را نیز به عنوان یک درس اصلى ضبط مىکردیم. هم پرمحتوا و پربار بود و هم از جان نیرومند و آگاه و عارف نشأت مىگرفت و هم از حسن فاعلى برخوردار بود. چون سخن مبرهن بود و از حسن فاعلى برخوردار بود.
گوینده حکیم و عارف بود او مىفهمید و معتقد بود و مىگفت. لذا گفتارش مؤثر بود.
منبع: سرگذشتهاى ویژه از زندگى امامخمینى؛ ج 4،ص10
.
انتهای پیام /*