از جمله خاطراتی که از درس حضرت امام دارم، نصایحی است که به مناسبت های مختلف میفرمودند که خیلی در شاگردان مؤثر بود و یک روز نصیحت کافی بود که مدتی طلبه را متوجه بدارد. از جمله نصیحت هایی که از ایشان یادم هست:
الف ـ سعی کنید هر قدمی که در تحصیل برمیدارید، اگر نگویم دو قدم، لااقل یک قدم در تهذیب بردارید. رؤسای فرق و مذاهب باطله همه عالمانی بودهاند که مهذب نبودهاند.
ب ـ هر معصیتی که انسان میکند با یکی از نعمتهای خدا میکند و هر جا معصیت میکند در محضر خدا است؛ چقدر وقاحت میخواهد که شخص در حضور حق تعالی با نعمت حق تعالی معصیت او را بکند.
ج ـ انسان در حضور بچه ممیزی کاری که موجب هتک عرض و آبروریزی باشد، نمیکند چه میشود که انسان در حضور خداوند هتکها میکند و خجالت نمیکشد.
د ـ بعض اساتید میفرمودند که دنیا به قدری مذموم است که اسم آن ذکر نشده و به کنایه به کلمه دنیا یعنی پست از آن نام برده میشود، مثل جاهای بد که اسم برده نمیشود و به کنایه از آن ذکر میشود.
هـ محبت دنیا کار را به جایی میرساند که گاهی دم مردن، انسان کافر میشود و میمیرد و نسبت ظلم به خدا میدهد که نعوذباللّه چه ظلمی از این بیشتر میشود که با اینکه من مدتها زحمت کشیدهام و چیزهایی را تهیه کردهام، بین من و آنها جدایی بیندازد.
و ـ تا زحمت نکشید و برای خدا کار نکنید به جایی نمیرسید و ایمان راسخ در قلب نمیشود مگر در اثر زحمت و ریاضت های مشروع؛ بلکه عصمت هم ولیدۀ ایمان فوق ایمان است که در اثر همان امور حاصل میشود.
ز ـ علم و ایمان فرق دارد. گاهی انسان علم دارد ولی مؤمن نیست، یعنی باور ندارد، و علم او، راسخ در قلب نیست. انسان میداند که از مرده کاری ساخته نیست ولی ترس دارد که شب تنها در جایی باشد که مردهای هست، ولی کسی که همیشه با اموات سروکار دارد، ترس ندارد. ما باید کاری کنیم که علممان به حد باور و ایمان برسد.
منبع: صحیفه دل،مطالب و خاطرات مکتوب از شاگردان امام خمینی(س)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص142
.
انتهای پیام /*