به دلیل اهمیتى که آقا براى درس و علم و دانش قائل بودند، همیشه ما را به این کار تشویق مى کردند. زمان ما محیط قم اقتضا نمىکرد که ما بتوانیم به دبستان و دبیرستان دولتى برویم؛ ولى همیشه ما را تشویق مىکردند به اینکه بخوانیم، حالا هر چه امکانش بود، بخوانیم.
یک مدت خودشان به ما جامع المقدمات درس مىدادند و بعد اخوى بزرگ را مجبور کردند که درس بدهند. همیشه ما را تشویق مىکردند و مىگفتند:
«شما مدرک نخواهید، دنبال مدرک نروید، شما علم
را به خاطر علم بودنش بخواهید نه به خاطر اینکه بروید حالا یک ورقه و کاغذى بنویسند، دست شما بدهند و بگویند شما اینقدر خواندید ولى شما بیسواد
باشید، آن بهدرد نمىخورد، شما علم را بهخاطر علم بودنش بخواهید، اینهمه کتاب هست، بروید بخوانید، اینهمه مطالعات آزاد.»
هر وقت هم ما دنبال مطالعه و کتاب خواندن مىرفتیم، ما را تشویق مىکردند.
منبع: پدر مهربان، خاطراتى از رفتار حضرت امام خمینى(س) با کودکان و نوجوانان، به کوشش سیداحمد میریان، ص125
.
انتهای پیام /*