سخنرانی
قداست شغل پزشکی و پرستاری
سخنرانی در جمع پزشکان و پرستاران (قداست شغل پزشکی و پرستاری)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 23 اردی‍ب‍ه‍ش‍ت‌ ‭1359

زمان (قمری) : 27 جمادی الثانی ‭1400

مکان: تهران

شماره صفحه : 285

موضوع : قداست شغل پزشکی و پرستاری

زبان اثر : فارسی

حضار : پزشکان و پرستاران بنیاد اسلامی خدمات پزشکی امام خمینی

سخنرانی در جمع پزشکان و پرستاران (قداست شغل پزشکی و پرستاری)

سخنرانی

‏زمان: قبل ازظهر 23 اردیبهشت 1359 / 27 جمادی الثانی 1400‏

‏مکان: تهران، شمیران، دربند‏

‏موضوع: قداست شغل پزشکی و پرستاری‏

‏حضار: پزشکان و پرستاران بنیاداسلامی خدمات پزشکی امام خمینی ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

پزشکی و پرستاری شغل مقدس

‏     انسان در انتخاب شغلها و سایر انواع انتخابات آزاد است. آزاد خلق شده است. و در‏‎ ‎‏اسلام آزادی به او اعطا شده است. لکن خود انسانها در انتخاب شغل، مختلف هستند، و‏‎ ‎‏این اختلاف تابع آن اختلاف نفسانی خودشان و اخلاق باطنی خودشان است. یکی‏‎ ‎‏دزدی را انتخاب می کند شغل، یکی غارتگری را برای خودش شغل انتخاب می کند،‏‎ ‎‏یکی شغلهای هروئین فروشی و مواد مخدره فروشی و امثال اینها را انتخاب می کند. این‏‎ ‎‏انتخابات، یک انتخاب آزادی است که تابع آن نفسیت اشخاص است. نفوس انسان در‏‎ ‎‏این عالم به حسب خلقت اختلاف دارد، و به حسب تربیتهایی هم که در محیطها می شود‏‎ ‎‏باز یک اختلافات زیادی در این تربیتها حاصل می شود. در یک محیط می بینید که‏‎ ‎‏تربیتها، تربیتهای ضدانسانی است، ضد اخلاقی است، و در یک محیط تربیتها تربیتهای‏‎ ‎‏انسانی است. ‏

‏     از جمله شغلهای بسیار مقدس شغل پزشکی است. شغلی است که اگر پزشکها به‏‎ ‎‏تکالیف خودشان، تکالیف انسانی خودشان عمل بکنند، این شغل بسیار شریف و یک‏‎ ‎‏عبادتی است. و همین طور پرستاری؛ این شغل پرستاری از شغلهای بسیار شریفی است‏‎ ‎‏که اگر چنانچه، انسان با وظایف انسانی و شرعی خودش عمل بکند، این یک عبادتی‏‎ ‎‏است که در تراز عبادتهای درجه اول است. البته مسئولیتهایی هم دارد. هم در پزشک و‏‎ ‎‏هم در نِرسها و هم در همۀ قشرهایی که در بیمارستانها هستند. یک مسئولیتهای بزرگی‏

‏هست برایشان. پزشکها همچو نباشد که برای جمع آوری مال و منال این خدمت را انجام‏‎ ‎‏بدهند. خدمت بکنند، خدمت بکنند و نظرشان خدمت به انسانها که بندگان خداست‏‎ ‎‏باشد تا این شغل عبادت بشود. آن منافعی هم که پیدا می شود، منافعی است که از این‏‎ ‎‏عبادت برایشان پیدا شده است. و اما اگر بنا باشد که آنهاخدای نخواسته، انحراف داشته‏‎ ‎‏باشند و گاهی انحرافات به جایی برسد که جانهای مردم را در خطر بیاندازد، این یک‏‎ ‎‏جنایتکار است. مثل همان جنایتهایی که ساواکیها می کردند، یا یک قدری بدتر. و‏‎ ‎‏همین طور پرستارها، پرستاری از بیمار امر بسیار مشکلی است، لکن خیلی ارزشمند‏‎ ‎‏است. انسان با یک بیماری به طور محبت، به طور برادری، به طور خواهری مراعات‏‎ ‎‏احوال او را بکند، و این برای انجام یک وظیفۀ انسانی ـ الهی باشد، از عبادات بسیار‏‎ ‎‏ارزشمند است. شما متوجه باشید که شغل شما شغل بسیار شریفی است و از آن طرف‏‎ ‎‏مسئولیتش هم زیاد است. مسئولیتش را خود شما می توانید جبران بکنید، به محبت کردن‏‎ ‎‏به مرضی. اینها احتیاج دارند به محبت، بیش از آنکه احتیاج به دوا دارند. یک مریضی که‏‎ ‎‏از خانه اش آمده است در بیمارستان، این مریض خودش را مثل اینکه یک غریب‏‎ ‎‏می داند. اگر این پرستارها با او با ملایمت، با رفتار انسانی، با محبت، مثل برادر و خواهر با‏‎ ‎‏او رفتار کنند، این حس غربت از او منفصل می شود و آرامش برایش حاصل می شود، و‏‎ ‎‏این آرامش روحی در بهبودی او کمک می کند؛ کمک طبیب است، کمک پرستار است.‏‎ ‎‏شما متوجه باشید که این شغل را خدای نخواسته آلوده نکنید به جهات مادی، به جهات‏‎ ‎‏دنیایی، که هم کار کرده باشید و هم اجر الهی نبرده باشید. شما کاری بکنید که این شغل‏‎ ‎‏شما الهی باشد، برای خدا باشد. منافات ندارد اینکه برای خدا باشد لکن به شما هم مثلاً‏‎ ‎‏اجری بدهند. اینها منافات با هم ندارند. شما توجه داشته باشید به اینکه با این بیماران‏‎ ‎‏خوش رفتاری کنید. کمک کنید آنها را. دلجویی کنید از آنها. اینها افسرده هستند. باید‏‎ ‎‏دلجویی کنید. این شغل شما از آن شغلهای بسیار ارزنده است.‏

بیان خیانتهای گروههای فاسد در کردستان

‏     لکن ما می بینیم که اشخاص دیگری هم در این دنیا هستند که انتخاب می کنند یک‏

‏شغلهای بدی را. مثلاً شما ملاحظه کنید در کردستان، یک دسته ای از مردم هستند که اینها‏‎ ‎‏تابع اجانب هستند و به مملکت خودشان خیانت می کنند، و به افرادی که در محیط‏‎ ‎‏خودشان و از جنس خودشان هستند، خیانت می کنند و دسته بندی می کنند، برای اینکه‏‎ ‎‏مردم را ناراحت کنند. و دیدید که در این مدتی که گذشت بر اینها، چه جنایاتی کردند و‏‎ ‎‏چه غارتگریهایی از همانهایی که می گویند ما طرفدار آنها هستیم، ادعا می کنند که ما‏‎ ‎‏طرفداریم، طرفدار خلق هستیم، لکن می روند خرمنهای آنها را آتش می زنند، خانه های‏‎ ‎‏آنها را خراب می کنند. حالا هم که شکست خورده اند، از قراری که اطلاع می دهند،‏‎ ‎‏شروع کرده اند به اذیت و آزار مردم و غارتگری و کارهای رذالت دیگر. یکی هم شغل‏‎ ‎‏پاسداری را برای خودش انتخاب می کند. یکی هم شغل ژاندارمری را برای خودش‏‎ ‎‏انتخاب می کند. یکی هم شغل ارتش را انتخاب می کند. اینها اگر به وظایف خودشان‏‎ ‎‏عمل کنند، به وظایف انسانی خودشان عمل کنند، به اعتبار اینکه خدمتگزار اسلام‏‎ ‎‏هستند، خدمتگزار مملکت اسلامی هستند، حافظ کشور هستند، شغلشان یک عبادت‏‎ ‎‏است. و اگر خدای نخواسته کشته شدند، یک شهادت. اشخاصی که الآن در این کردستان‏‎ ‎‏کشته شده اند، و مع الأسف زیاد هم هستند، از سپاه پاسداران، از ژاندارمری، از لشکریها‏‎ ‎‏و آنها و از سایر مردم، این بسیار موجب تأسف من است که یک دسته ای اینطور از‏‎ ‎‏انسانیت دور باشند که جمعیتی که، ارتشی که آمده است برای حفاظت آنها، برای‏‎ ‎‏حفاظت کشور آنها و پاسدارانی که آمده اند برای حفاظت شهر آنها، برای حفاظت‏‎ ‎‏مملکت آنها، آنها در عین حالی که در گفته هایشان می گویند که ما می خواهیم با ارتش‏‎ ‎‏همراه باشیم و برویم و سرحدات را حفظ کنیم، راه نمی دهند به این ارتش که برود سراغ‏‎ ‎‏سرحدات، که سرحدات در خطر هست. این چه جور جمعیتی هستند؟ چقدر انسان باید‏‎ ‎‏متأسف باشد از این مردم که اینطور تربیت شده اند و اینطور از انسانیت دور شدند، و یک‏‎ ‎‏حال سبعیت به خودشان گرفته اند که اصلاً نصیحت به آنها هیچ اثر ندارد. من از اول این‏‎ ‎‏بساطی که اینها درآوردند نصیحت کردم آنها را. سفارش کردم به ارتش، به سران ارتش‏‎ ‎‏سفارش کردم، به سران ژاندارمری که با مسالمت رفتار کنید با آنها. با خشونت رفتار‏

‏نکنید. و عمده هم نظر این بود که خوب، اشخاص بیگناهی در این محیطها هست. لکن‏‎ ‎‏ژاندارمری و لشکری و پاسداران یک قدری که دست نگه داشتند آنها حمله کردند.‏‎ ‎‏دائماً درصدد این هستند که گول بزنند طرف را. دائماً درصدد این هستند که در‏‎ ‎‏قراردادهایشان خیانت بکنند. دائماً درصدد این هستند که راه باز کنند برای اجانب. راه‏‎ ‎‏باز کنند برای امریکا یا برای شوروی. فرق ندارد. این چه جور جمعیتی هستند؟ من‏‎ ‎‏متأسفم از اینکه چرا باید انسان اینقدر منحط باشد. اینقدر بدطینت باشد که در کشور‏‎ ‎‏خودش، اهل مملکت خودش، اهل دین خودش را اینطور در زحمت واقع کند و اینطور‏‎ ‎‏خرابی بار بیاورد. و مملکت را بخواهد به باد بدهد. و به دست دشمنهای اسلام بسپارد،‏‎ ‎‏دشمنهای ایران بسپارد. من تأسفم از آنها از باب این است که چرا آدم نیستند. و تأسف‏‎ ‎‏دیگرم راجع به این کشتنهایی است که، این شهدایی است که در راه اسلام شهید شدند که‏‎ ‎‏عده شان خیلی زیاد است. در همین کردستان و در سایر مناطق عده شان هم خیلی زیاد‏‎ ‎‏هست. هر روز به ما اطلاع می دهند که در کجا کی را کشته اند، چند نفر، در کجا چند نفر. و‏‎ ‎‏این اسباب تأسف است از طرفی و اسباب مباهات است از طرف دیگر. این نهضت‏‎ ‎‏اسلامی برای این دسته این تحول را به بار آورده است که اشخاصی که اصلاً وارد در این‏‎ ‎‏کارهای جنگی نبوده اند یکدفعه متحول شده اند، و اشخاصی که جنگی شده اند، و‏‎ ‎‏اشخاصی که در راه اسلام فداکاری کرده اند و شهید داده اند. و من در عین حالی که بسیار‏‎ ‎‏متأسفم از این عزیزانی که از دست ما رفته است، ولیکن مباهات می کنم به این تحولی که‏‎ ‎‏از برای آنها پیدا شده، و آنها بحمدالله به وظایف شرعی و دینی خودشان عمل کرده اند و‏‎ ‎‏جان خودشان را برای خدا فدا کرده اند. و خدای تبارک و تعالی به آنها هر چه بخواهند‏‎ ‎‏در آن عالم می دهد برای اینکه، اینها هر چه داشته اند داده اند، و خدا هر چه بخواهند به‏‎ ‎‏آنها خواهد داد.‏

رعایت موازین الهی در محیط کار

‏     و من باز برمی گردم سراغ شما خواهران و عزیزان، که توجه داشته باشید در این‏

‏محیطی که هستید رعایت احکام اسلام را بکنید. مملکت اسلامی است. جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی است. باید در همۀ شئونش تحول حاصل بشود. همان طور که می بینم تحول‏‎ ‎‏روحی از برای شما حاصل شده است، همین طور باید در اعمال هم یک تحولی زیاد‏‎ ‎‏حاصل بشود. تخلف از موازین الهی نشود، و با رحمت و عطوفت با این کسانی که در زیر‏‎ ‎‏دست شماها، چه پزشکان و چه نِرسها و چه سایر قشرهایی که در آنجا خدمت می کنند.‏‎ ‎‏خدمت شما یک خدمت بسیار با ارزشی است. خدمت مشکلی است. پرستاری،‏‎ ‎‏پزشکی، هر دو مشکل است و اما بسیار شریف است، در صورتی که به آن وظایفی که‏‎ ‎‏باید عمل بشود عمل بکنند. و من دعاگوی شما همه هستم. و آنقدری که از من می آید‏‎ ‎‏این است که برای مرضای شما دعا کنم، که کمک شما باشند. و برای شماها هم دعا کنم و‏‎ ‎‏برای پزشکان هم دعا کنم و برای همۀ اهالی کشور عزیزمان دعا کنم. خداوند همۀ شما را‏‎ ‎‏با سعادت و سلامت و رفاه قرار دهد.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎