تظاهرات چند میلیونى مردم ایران که با نظم و آرامش بى نظیرى انجام پذیرفت، تحسین همۀ ناظران سیاسى، تحلیل گران حوادث و مفسران امور بین المللى را، که با دید بیطرفى به اوضاع داخلى ایران و تحولات انقلاب مى نگریستند، برانگیخت. قطعنامه اى که در پایان راهپیمایى روز عاشورا قرائت شد، حاکى از بلوغ سیاسى ملت بود که در آن هرگونه استثمار و استعمار بیگانه و وابستگى به امپریالیسم شرق و غرب و قدرت هاى سلطه گر اجنبى، به هر شکلى که باشد، محکوم شده بود.

حضرت امام خمینى، در پیامى که فرداى روز عاشورا براى مردم مسلمان ایران ارسال داشتند، مراتب قدردانى و تشکر خود را از اقدام الهى و سرنوشت ساز ملت، اظهار کرده و فرمودند: «به عموم ملت شجاع و فداکار ایران صمیمانه درود مى فرستم...اینجانب با چشمى پر امید و دلى فشرده از محبت از هوادارى شما ملت عزیز از هدفهاى بزرگ که سرنگونى رژیم شاه و برچیده شدن نظام شاهنشاهى و استقرار حکومت جمهورى اسلامى است، احساس غرور مى کنم...[1]». رهبر انقلاب در مصاحبه اى که همان روز با نمایندگان و گزارشگران تلویزیون سوئد، رادیو پاپیولار میلان ایتالیا و روزنامۀ صداى لوکزامبورگ داشتند، در پاسخ به مصاحبه گر تلویزیون سوئد که از نتایج تظاهرات عظیم دو روز تاسوعا و عاشورا سؤال کرده بود، فرموده بودند:«تظاهراتى که در ایران واقع شد و سرتاسر ایران را فرا گرفت، رفراندمى بود زنده براى سقوط شاه. نتیجه این است که شاه الآن بر حسب همۀ نظرها، نباید قانونیت داشته باشد و از این به بعد هم باید با او معاملۀ غیرقانونى کرد.[2]»

سران رژیم و حامیان شاه، به جاى اینکه در شیوه هاى برخوردشان با مردم، تغییر و تحولى ایجاد نمایند و به ارادۀ ملت و ارزیابى افکار عمومى ارزشى قائل شوند، به رفتارهاى غیر انسانى و روش هاى مستبدانۀ خود تداوم مى بخشند. در فرداى روز عاشورا، مردم آباده، کرمانشاه و رضائیه (ارومیه) مورد هجوم مأموران رژیم قرار گرفته و تظاهراتشان به خاک و خون کشیده مى شود.

اخبار منتشره حاکى از آن بود که درگیریهاى روز عاشورا در اصفهان و نجف آباد، شدیدتر و وسیعتر از میزانى بوده که در ساعتهاى اول زد و خورد گزارش شده است. در شهر اصفهان، دژخیمان شاه به وسیلۀ هلیکوپتر، صدها نفر را از زمین و هوا به رگبار مسلسل بسته بودند. عمال ساواک در حملات خود به صفهاى تظاهرکنندگان تعدادى را مجروح و بسیارى را دستگیر ساخته بودند؛ و در این حمله و هجوم تعداد زیادى از خانه ها و مغازه هاى مردم غارت و تخریب شده بود.

رهبر انقلاب طى پیامى، ضمن اظهار تأسف از اعمال وحشیانۀ رژیم، اعلام مى کنند: «... شاه خود را از سلطنت خیالى مخلوع مى بیند و ادامۀ حکومت خود را با رفراندم تاسوعا و عاشورا غیر ممکن مى داند؛ از این جهت از هیچ جنایت غیر انسانى رویگردان نیست...اینجانب مصیبت وارده بر خواهران و برادران سراسر کشور را تسلیت مى گویم... و روز دوشنبه 17 محرّم الحرام را به مناسبت هفتم شهدا، عزاى عمومى اعلام مى کنم.»[3]

در حالیکه خبر قتل عام مردم در شهرهاى کرمان و سبزوار در روز چهارشنبه ـ12محرم ـ تازه پخش شده بود، رادیو آمریکا از قول نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا، اعلام مى کند: «اگر دولت کنونى ایران سقوط کند، یک رژیم جدید خوشبین به شوروى جایگزین آن خواهد شد. آمریکا باید فعالانه از شاه حمایت کند...[4]»

این اعلام حمایت ها نه تنها روحیۀ انقلابى و اسلام خواهى مردم را تضعیف نکرد بلکه تأثیر مثبتى در اعتقاد روزافزون ملت بر وابستگى رژیم شاه داشت. سولیوان سفیر آمریکا در کتاب خود پیرامون این مطلب مى نویسد: «البته سخنگویان رسمى کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا گاه و بیگاه در پاسخ سؤالات خبرنگاران بر ادامۀ پشتیبانى امریکا از شاه تأکید مى کردند، ولى این مطلب به قدرى یکنواخت شده بود که در وسایل ارتباط جمعى آمریکا، بیشتر به صورت یک «جوک» تکرار مى شد. حتى خود شاه هم از این اعلام پشتیبانیهاى مکرر و بى محتوا ناراحت شده بود و یک بار به من گفت که تکرار این مطلب، از طرف سخنگویان رسمى امریکا و طرز انعکاس آن در مطبوعات، بیشتر به وى لطمه مى زند و او را یک عامل و دست نشاندۀ آمریکا معرفى مى کند!»[5]

تظاهرات مردم ادامه داشت و صداى اللّه  اکبرشان فضاى شبهاى محرم را مى شکافت و صفیر ممتد گلوله ها حکایت از رشد و بالندگى روزافزون انقلاب داشت. آتش انقلاب با شهید و مجروح شدن مردم یزد، کرمانشاه، خوانسار و کرمان زبانه مى کشید. در شهر قم، چند مزدور رژیم به دست مبارزین مسلمان به هلاکت رسیده بودند و مردم نجف آباد کلانترى شهر را مورد حمله قرار داده بودند؛ و در همدان یک سرگرد شهربانى ترور شده بود. اعلامیه ها و اطلاعیه هاى متعددى از سوى گروهها و احزاب در محکومیت کشتارهاى اخیر به در و دیوار مساجد، حوزه ها و دانشگاه ها چسبانده مى شد؛ و صبح روز 25 آذر، مراجع قم طى اطلاعیۀ مشترکى به پیروى از رهبر انقلاب، روز 27 آذر را روز عزا و تعطیل عمومى اعلام مى کنند[6].

کارگران قهرمان شرکت نفت از سه روز پیش، با اعتصاب خود میزان استخراج نفت را از شش میلیون بشکه در روز به یک میلیون بشکه رسانده و این میزان تماماً به مصرف داخلى مى رسد. حضرت امام در سخنرانى خود ضمن تقدیر از اعتصاب کارگران مسلمان نفت، اظهار مى دارد: «...من حالا دارم پیام مى دهم به کارکنهاى شرکت نفت که بر شما واجب شرعى است، واجب الهى است، به اینکه اعتصابتان را عام کنید، عمومى کنید و نگذارید نفت خارج بشود...»[7]

شکست دولت نظامى در برابر روند رو به رشد انقلاب، روز به روز قطعى تر و روشن تر  شده بود و سفارت آمریکا با بررسى طرحهاى مختلف در صدد تسلط یافتن بر اوضاع و کنترل جریانات سیاسى بود. سفیر آمریکا در نامه اى به واشنگتن که نشانگر سردرگمى و شتابزدگى آنها بود، مى نویسد: ...ما در قانون اساسى 1906 یا قانون متمم قانون اساسى 1907 هیچ اشاره اى به شوراى سلطنت نمى بینیم... امکان دارد به ما بگویید قانون ایران در رابطه با نایب السلطنه و شوراى سلطنت چه چیزى را معین مى دارد...[8]» ؛ و در گزارش روز بعد ـ 22 آذر ـ اظهار مى دارد: «... شوراى سلطنت آنطوریکه در قانون دیده مى شود، اساساً براى راهنماى نایب السلطنه است. نظر جبهه ملى این است که شاه شوراى سلطنت را برقرار مى نماید، بعد آن را معرفى مى کند، و نه اینکه شهبانو وظایف نایب السلطنه را ایفا نماید، سپس استعفا مى نماید و قدرتش (اختیاراتش) را به شورا منتقل مى نماید...[9]»

گزارش روزنامۀ نیویورک تایمز، روز 15 دسامبر (24 آذر ماه) حکایت از مسائل و جریانات دیگرى دارد، در قسمتى از گزارش این روزنامه آمده است: «شاه مجدداً تلاش تازه اى را براى پایان دادن به خونریزیها و تشویق رهبران مخالفین به شرکت در یک کابینۀ ائتلافى شروع کرده است و هدف، تشکیل یک کابینۀ ائتلافى با پایگاه وسیع مردمى است. امروز صبح (14 دسامبر) شاه با على امینى که 17 سال قبل نخست وزیر بود، دیدار کرد. بعداً شاه با کریم سنجابى، رهبر 73 ساله جبهۀ ملى، بزرگترین گروه سیاسى مخالف صحبت کرد. ظاهراً هر دو اقدام بى نتیجه ماند...»

همزمان با اوج گیرى تظاهرات مردم ایران در ماه محرم، حکام وابسته کشورهاى حاشیۀ جنوبى خلیج فارس از اینکه عامل ثبات دلخواه آمریکا در منطقه در معرض سقوط قرار گرفته احساس خطر کرده و یکى پس از دیگرى به شاه دلدارى مى دادند؛ وزیر امور خارجه بحرین در مصاحبه خود (18 آذر 57) مى گوید: «کشور وى از بیانات شاه ایران! براى شکست دادن مخالفین خود حمایت مى کند[10]». در تاریخ 22 آذر وزیر امور خارجه امارات از پایدار ماندن شاه در رأس حکومت ایران پشتیبانى کرد و روز 23 آذر، یک مقام رسمى قطر گفت: «باقى ماندن شاه ایران در موضع قدرت براى ثبات منطقه داراى اهمیت بسیار است. کشورهاى این منطقه از یارى دادن به او خوشحال خواهند شد[11]» و در 25 آذر، وزیر خارجه عمان تأکید کرد: «سلطان نشین عمان از شاه ایران حمایت مى کند، زیرا اگر شاه بر کنار شود خطر بزرگى نه تنها ایران بلکه منطقه خلیج [فارس] را تهدید مى کند[12]

تلاش هاى پشت پرده و روى صحنه امریکا و دیگر حامیان شاه، نتیجه اى نمى بخشد. انقلاب از متن مردم مسلمان جوشیده و مردم گوش به فرمان رهبر خود هستند که مى فرماید: «...ما مى خواهیم که خودمان آزاد باشیم، خودمان مستقل باشیم، خودمان مملکتمان را اداره کنیم. این ابهامى در آن هست که ما مى خواهیم خودمان اداره کنیم، نمى خواهیم به دست شماها اداره بشود، به دست نوکرهاى شما اداره بشود؟!»[13] (کوثر، ج2، ص 496-500)


[1]. صحیفه امام؛ ج 5، ص 221 [2]. همان، ص 225 [3]. همان، ص 228 - 227 [4]. دو سال آخر، ص 239 [5]. مأموریت در ایران، ص 146 [6]. این ایام بخاطر اعتصاب کارکنان مطبوعات، روزنامه ‏ها منتشر نمى ‏شوند اما گزارشات خبرنگاران از سراسر کشور به دفاتر مرکزى مخابره مى ‏شود. گزارشاتى که از حوادث ایران در این مدت نقل گردیده است با استفاده از آرشیو مطبوعات و کتاب «دو سال آخر» تهیه شده است. [7]. صحیفه امام؛ ج 5، ص 250 [8]. اسناد لانۀ جاسوسى، شمارۀ 26 خط میانۀ 2، ص 79 [9]. همان مأخذ، ص 83. ظاهراً سفارت آمریکا در پیگیرى و اجراى سیاست هاى اعلام شدۀ کاخ سفید در رابطه با کناره‏ گیرى شاه و انتقال قدرت به شوراى سلطنت دچار سردرگمى بوده است و لذا از وزارت خارجه امریکا موضوع را استفسار مى‏ کند. خبر تشکیل قریب‏ الوقوع شوراى سلطنت در چهاردهم آذرماه از سوى خبرگزاریهاى جهان منتشر شده بود اما خبرگزارى پارس 23 آذرماه به نقل از وزارت اطلاعات و جهانگردى آن را تکذیب کرد. [10]. تقویم تاریخ انقلاب اسلامى ایران، ص 198 به نقل از خبرگزارى یونایتدپرس. [11]. همان مأخذ، ص 201، به نقل از خبرگزارى فرانسه. [12]. همان مأخذ، ص 203، به نقل از خبرگزارى فرانسه.[13]. صحیفه امام؛ ج 5، ص 247 .

. انتهای پیام /*