پرتال امام خمینی(س)؛ یادداشت۷۵/ حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش؛
شیعه محل تولدش بعثت و محل صدورش غدیر است. گرچه می بایست غدیر محل صدور همه ی مسلمین باشد که برخی از بدخواهانی اجازه ندادند! اجازه دهید تحلیل مختصری داشته باشیم که کامل ترین نگاه به«غدیر» چیست؟
۱) نگاه شیفته گونه به فضیلت روز غدیر؛
اگر چنین گرایشی در دل داریم از آنجاکه این خود اظهار ارادت به حضرت امیر(ع) است؛ پسندیده و نیکوست. این معنا؛ در حدیث امام رضا(ع)آمده:«روزغدیر؛ روز رفع گناه، روزظهور برکت و رحمت است، روز تبسم وشادمانی است، روزآراسته شدن واطعام دادن و پذیرایی کردن است.»
امام مجتبی(ع) نقل می فرمایند:«روز غدیر بود پدرم از نماز بازگشت و با اطعام از میهمانان پذیرایی نمود.»
اما متوجه باشیم این منزل، منزل ابتدایی در مورد غدیر است و راه همچنان باقی است.
امام خمینی(س) درسخنی مهم باور خود را این چنین تبیین نمود:
«زنده نگه داشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مسئله این نیست.» (صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۱۱۲)
۲) نگاه«شخصیت محوری» به غدیر؛
تردیدی نیست؛ شفتگی نسبت به حضرت امیرالمومنین(ع) مرتبه ای از مراتب غدیر است. غدیر؛ روز ظهور ولایت است بدین معنا که ولایت مانند نبوت از اول بوده اما در روز غدیر، از این مقام وفضیلت، رونمایی شد. اینجاست که دلها متوجه شخصیت بی بدیل و ماورای زمان و مکان حضرت امیرالمومنین(ع) می شود.
البته این نکته فراموش نشود؛ فضیلت گوئی ازحضرت امیر(ع) مشکل زمان امویان بود و با آن برخورد می کردند تاعلی(ع) را حذف کنند. اما امروز مشکل در فضیلت گوئی نیست چه بسا برخی از اموی مسلکان، ترغیب به آن هم بکنند.
۳) محو در«تحقق غدیر»؛
این بالاترین مرتبه ارتباط و باور غدیر است. باید غدیرِ در حجةالوداع را پلی قرار داده برای دستیابی به غدیر امروز. وآن نمی شود مگر اینکه با نزدیک شدن به همه جوانب این حقیقت بزرگ، به غدیر رهیافتی پیداکنیم و غدیر را در آغوش بگیریم.
برای این مهم؛ اول باید به او نزدیک و سپس همسو شویم. چون ملاک در نزدیکی؛ «همسوئی»است. و همسوئی معنا نمی شود مگر اینکه عاشقانه او را دوست داشته و با نهج البلاغه اش زندگی کنیم.
وقتی علی(ع) درباره یاران تاریخیاش که در آینده خواهند آمد سخن به میان آورد، فرمودند:«روزی فرا می رسد که زمانه آنان را ناگهان و بی اختیار بیرون می آورد، ایمان به وسیله آنان تقویت می گردد؛ - سیرعف بهم الزمان و یقوی بهم الایمان.»(نهج ، خ/۱۲)
این همسوئی؛ در ایمان و عقیده راسخ است و ثانیا به گونه ای زیست کردن است که آدمی عامل تقویت ایمان دیگران نیز، شود.
این مهم با ارتباط خالصانه آن امام(ع) شکل می گیرد، خود آن جناب در نهج البلاغه فرمودند:«مرا با ارتباط خالصانه تان یاری کنید - اعینونی بمناصحة خلیة من الغش و سلیمة من الریب»(خطبه /۱۱۸)
اگر موفق به انجام این فرامین مولی شویم، تازه وظیفه فردی خود را به انجام رسانده ایم. ولی هنوز تا تحقق عینی غدیر راه نرفته، داریم.
امام خمینی(س) در پاسخ این سوال، حال که مسئله در روز غدیر به جشن گرفتن خلاصه نمی شود، پس مسئله مهم کجای غدیر است؟
اینگونه پاسخ داده:
《مسئله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست اندرکاران باشد. و آن عدل است. اینکه این قدر صدای غدیر بلند شده است و این قدر برای غدیر ارج قائل شدهاند - و ارج هم دارد - برای این است که همه انحرافات از بین میرود.》 (صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۱۱۲)
پس مهم؛ به عینیت رساندن سیره عملی او که متمرکز بر عدالت است، می باشد.
جامع ترین تعبیر در بیان اقامه عدل و توجه انحراف از آن، سخن امام(ع) در نامه ۶۲ نهج البلاغه راجع سه حقیقت غیرقابل انکار است؛
《لَکِنَّنِی آسَی أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ》.
مفاهیم این عبارات نهج البلاغه که متاسفانه گاهاً در برخی محیط اسلامی به چشم می آید، عبارت است از:
«استکبار داخلی»
«استضعاف داخلی»
«استثمار داخلی»
وتحقق این عناوین یعنی؛ صحنه مدیریت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در دست مدیران نالایقی قرار گیرد که هم سوء مدیریت دارند و هم فخر فروشی بر شهروندان دارند و نیز بهره بری از توان و دانش مردم را به اراده خود در آورده و قهرا آنان را تبدیل به افرادی تحقیر شده می کنند!
«غدیریان»:
با استکبار داخلی و استعمار داخلی فاصله ها دارد و لذا هیچگاه کسی نمی تواند آنان را به استضعاف بکشاند.
آنان درصورت امکان صدای خود را در برابر هر حاکم مستبد دینی و غیردینی بلند نگه داشته، واجازه نمی دهند مال مستضعفان در اختیار متکاثران مرفهی قرار گیرد تا بیت المال را بلعیده و درس زهد دهند!
و اگر هم نتواند صدایی بلند کند و یا صدایش راخفه کنند، حداقل در جرگه حاکمیت های مستبعد و متکاثر وخدعه گر وارد نمی شود و با این رفتار سلبی، عدم رضایتش را نشان می دهد.
این همان تحقق عینی«غدیر» است که خمینی کبیر به عنوان مسئله اصلی غدیر مورد دغدغه داشت.
.
انتهای پیام /*