روابط عمومی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره): عشق و شور، طراوت و پاکی، شجاعت و سرسختی، استقلال طلبی و عدالتخواهی، ایثار و از خودگذشتگی، استعداد و توانایی و... از جمله ویژگیهایی هستند که سراسر وجود هر جوانی مالامال از آنهاست. در دوران جوانی روح عرفان، اخلاق و معنویت متجلی شده و جوانان آماده پذیرش فضیلتها و ارزشهای الهی می شوند و زمینه های کمال طلبی در آنان بروز می کند؛ از اینرو بخش معتنابهی از سرمایه گذاریها و برنامه ریزیهای دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و تلاشگران عرصه های فکری و فرهنگی متوجه این قشر می باشد؛ و محور اساسی سیاستگذاریهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مخاطب اصلی رسانه های جمعی همواره جوانان بوده و خواهند بود.
ویژگیها و استعدادهای نهفته در وجود جوانان مناسب ترین زمینه برای طراحی و ایجاد هرگونه تغییر و تحول فردی و اجتماعی است، به طوری که چرخهای کثیری از انقلابات و تحولات توسط این گروه به حرکت درآمده و سرعت می گیرد. کنکاش در تاریخ ملل مختلف و از جمله جریانات حاکم بر ایران در یکصد سال گذشته موید این مدعاست. نگاه ژرف و بصیرت الهی سکاندار اصلی انقلاب حضرت امام (س) دست مایه ای بود برای آنکه در راستای توجه به تمامی اقشار درگیر در امر مبارزه، عنایت ویژه نسبت به جوانان مورد غفلت قرار نگیرد. تامل و تدبر در پیامها، اعلامیه ها و سخنرانیهای امام عزیز در طول سالهای قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان از این نکته مهم دارد که چگونه ایشان از سرآگاهی جان و روان نسل جوان جامعه را مورد خطاب قرار داده و آنان را مرحله به مرحله به سوی قله های شرف و انسانیت رهنمون ساخت و از این رهگذر پیروزی و تداوم انقلاب را در میان امواج سهمگین ابتلائات تضمین نمود.
درک و شناخت درست حضرت امام (س) از مراتب و کمالات انسان و نیازهای واقعی جوانان، سبب توجه و تذکر نکات مورد لزوم به نوجوانان و جوانان جامعه شد. از سوی دیگر نسل جوان جامعه نیز گمشده و الگوی برین خویش را در وجود نازنین امام یافتند. زیرا که شخصیت جامع الاطراف، خصوصیات علمی و عملی و دیدگاههای منحصر به فرد او در زمینه های اعتقادی، عرفانی، سیاسی، حمایت از محرومان و مستضعفان، آزادیخواهی، عدالتجویی و... پاسخگویی تمامی نیازها و خلا وجودی جوانان شهری و روستایی این سرزمین اسلامی بوده است.
دیدگاههای به جای مانده از آن خدامرد در خصوص جوانان در کتابی با عنوان " جوانان از دیدگاه امام خمینی(ره) " توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) استخراج و تنظیم شده و توسط موسسه چاپ و نشر عروج به چاپ رسیده است.این اثر درباره جوانان، نقش جوانان در پیروزی انقلاب اسلامی، تأثیر و تحول انقلاب در جوانان، وظایف جوانان در انقلاب، تعلیم و تربیت جوانان و هشدارهای امام به جوانان است. اما آنچه که اکنون از نظر می گذرد مشروح میز گردی است که با حضور مسعود شفیعی،عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه و رئیس سازمان نقشه برداری کل کشور و امید محدث مدیرکل ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان؛ در باره جوانان و اندیشه و شخصیت امامخمینی (ره) در میان جوانان، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که در حضور شماره 104 منتشر شده است.
1. ازنظر شما چه عواملی مؤثر بود تا اندیشه و شخصیت امامخمینی (ره) در میان جوانان آن دوره تا این اندازه با استقبال و توجه همراه شود؟
شفیعی: ازجمله ویژگیهای شخصیتی امامخمینی (ره)، جامع الاطراف و چندبعدی بودن ایشان است؛ یعنی صرفاً سیاستمدار، روحانی یا رهبر ملی نبودند، بلکه ایشان حتی در زندگی خانوادگی و اجتماعی با عواطف عمیق و روحیات لطیفی که داشتند، شاخص بودند و یکی از این ابعاد هم موضوع توجه به جوانان است.
نکتۀ برجستۀ ارتباط امام با جوانان رابطۀ قلبی و عاطفی بین آنهاست؛ یعنی این ارتباط سیاسی، سیستماتیک؛ (مثل یک رهبر و فرمانبر) یا تصنعی نبود و مستقیماً بین دلهای جوانان و امام برقرار بود. ازیکسو، امام شخصیت ساده و بی آلایش خود را صادقانه به جوانان عرضه کرده بودند و ازسوی دیگر، دلهای جوانان پاک هم همانند ایشان بود. به همین دلیل این ارتباط بهراحتی برقرار شده بود و هرچه جوانان به شخصیت حضرت امام نزدیکتر می شدند، بیشتر مجذوبشان میگشتند. تصاویری که از دیدار جوانان و رزمندگان با امام میبینیم یا نامهها و دل نوشتههایی که جوانان برای امام مینوشتند، بهخوبی نمایانگر عمق رابطه جوانان و امام است.
محدث: برای درک عوامل مؤثری که اندیشهها و شخصیت امام را در میان جوانان بارز میکرد، باید به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن دوره توجه کرد، در این دوره، نهاد مذهب قدرتی داشت نه بهشکل نهادهای امروز، بلکه ازنظر نفوذ در دلهای مردم و جوانان و قرائت امام نسبت به مذهب پاسخگوی سؤالات و دغدغههای مردم بود که ارتباطی مستقیم با روح جوانان برقرار میساخت و جوانان را به مشارکت در فرایند انقلاب جلب میکرد. این از همان سالهای 1342 آغاز میشود و در چنین فضایی است که جملهای با مضمون سربازان من در گهوارهها هستند، هم نقل میشود و تا سال 1357 و بعدازآن هم ادامه پیدا میکند که درک صحیح و دقیق امام از شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره و عالم به زمانبودن ایشان را نشان میدهد که منطبق با مطالبات جامعه بود.
2. امامخمینی (ره) چقدر از جوانان تأثیر میگرفتند و حرف، نظر و دغدغههای امام چقدر از خواست جوانان نشأت گرفته است و با خواست جوانان مطابقت داشت؟
شفیعی: استنباط من این است که این اعتماد و تأثیر از جوانان در امام وجود داشت و ایشان در بسیاری موارد مواضع و تصمیماتی را که میگرفتند، پس از اعتقاد به قدرت لایزال الهی، متکی به آن ارتباط قوی عاطفی خود با تودههای مردم، بهخصوص جوانان قرار میدادند؛ برای نمونه، زمانی که میفرمودند حصر آبادان باید شکسته شود، مطمئن بودند که جوانان این باور را به ایشان دارند که با تمام وجود به این سمت حرکت کنند؛ لذا پیشازاین تصمیمات امام این اطمینان و باور جوانان را لمس میکردند.
محدث: این تأثیر و تأثر دوطرفه بود. در همۀ این دوران وقتی به اطرافیان امام نگاه میکنیم، همه از روحانیان و چهرههای جوان هستند و بیشتر در جوانان در شاکلۀ اصلی حضور دارند و فعالان انقلاب هم جوانان هستند؛ شخصیتهایی مثل آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنهای و بزرگان بسیاری دیگر در آن دوره جوان هستند و در این حلقۀ اصلی انقلابیون حضور دارند؛ لذا دوطرفهبودن این تأثیر و تأثر مشهود است که هم جوانان ازنظرات امام بهرمند میشدند و هم امام به واسطۀ این انقلابیون جوان که حلقۀ اطرافیان امام بودند از مطالبات اجتماعی جوانان مطلع میشدند.
3. در یک نگاه کلی تفاوت سن و نسل زیادی را بین جوانان و امامخمینی (ره) میتوان دید که این فاصله شاید میتوانست منجر به عدم درک متقابل باشد، اما اینطور نشد. فکر میکنید چه مؤلفهها و عواملی در این صمیمیت، درک متقابل و محبوبیت نقش داشت؟
شفیعی: بهطورکلی امامخمینی (ره) در روابط و مواضع خود متکی به قدرتی معنوی و الهی بودند و به مادیات توجه کمتری داشتند، شاید اگر اینچنین نبود و فقط نگاهی مادی داشتند، هیچوقت وارد مبارز با رژیم طاغوت نمیشدند، زیرا رژیم پهلوی، قدرت مستقری بود که قدرتی منطقهای به حساب میآمد و سرنگونی آن، با محاسبات یک ذهن مادینگر، انطباق نداشت، اما امام با اتکا به قدرت الهی و با ارتباط با دلهای مردم بهخصوص جوانان توانستند این موفقیت را رغم بزنند؛ لذا جملهای با این مضمون از امام هست که میفرمایند «جوانها به ملکوت نزدیکترند. پیرها هرچه میگذرد هرچه بر عمرشان میگذرد، اضافه میشود، یک چیزهایی آنها را از خدا دور میکند»؛ یعنی آلودگیهایی که در طول عمر به نفس انسانها ورود میکند کمتر در جوانان وجود دارد. امام هم که شخصیتی وارسته و عرفانی و معنوی بودند که طبیعتاً مخاطب چنین شخصیتی بیشتر افرادی هستند که پاکترند. بههمیندلیل جملاتی مانند این و با این مضمون از امام زیاد هست که «امید من به شما دبستانیها است»؛ بنابراین، دلیل این صمیمیت و نزدیکی را باید در درجۀ اول به شباهت نفس تهذیب یافتۀ امام و قلب و روح پاک جوانان و در درجۀ دوم نیز، اشراف امام به مسائل روز و دغدغهها و اقتضائات خاص جوانان مربوط دانست.
محدث: به این نکته باید توجه داشت که حضرت امام (ره) در بین مراجعی که در آن دوره حضور داشتند، ازجمله مراجع جوان محسوب میشدند که این هم امتیازی برای ایشان بود و هم امتیازی برای جوانان جامعه، به لحاظ احساس قرابتی که به ایشان میکردند. به علاوه، ذات مطالبات آن زمان هم مطالباتی مذهبی بود و در بین مطالبات مردم موضوعی غیرمذهبی وجود نداشت، هرچند مبارزان از گروههای مختلفی بودند، ولی بهنظر من اصل مطالبه که در شعارهای انقلاب هم خلاصه میشود مذهبی بود و متن مبارزات هم از نهادهای مهمی مانند مساجد و هیئت ها شکل میگرفت؛ لذا این باعث میشد فاصلۀ بین رهبر و مبارزان انقلاب کم شود. از طرف دیگر هم ارتباط نزدیکی را که امام با مبارزان و جوانان داشتند، مراجع دیگر نداشتند.
4. بپردازیم به مقطعی که شاید برای شما ملموس تر باشد. جوانان دهۀ ۶۰ و ۷۰ که آنطورکه باید امام را ندیدند و از صدا، تصویر و تعریف دیگران امام را درک کردند، این جوانان امام را چطور درک کردند؟
شفیعی: آنچه من بیشتر در میان جوانان فعال اجتماعی و سیاسی دیدهام و نمیدانم آیا در بین همۀ جوانان اینطور است یا نه، دو تصویر از امام است: یک تصویر رسمی از امام که ایشان را رهبر یک انقلاب و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی معرفی میکند و از ایشان چهرهای مقتدر، دوراندیش، جامعنگر و کامل نشان میدهد؛ یعنی شخصیتی سیاسی که جوانان نسلهای بعد کمتر با این تصویر ارتباط عاطفی برقرار کردهاند. تصویر دیگری که بیشتر از آثار، سخنرانیها و نقلقولهایی از نزدیکان امام و کسانی که با ایشان در طول سالهای حیاتشان در ارتباط بودند، ارائه شده، تصویری غیررسمی است.
جوانان با تصویر دوم که بیآلایشتر و صمیمانهتر است، ارتباط بیشتری برقرار کردهاند و تصور آنها از شخصیت امام، رهبری است که به جوانان و دغدغههای و باور و اعتقاد آنان توجه زیادی داشتهاست؛ تاآنجاکه در طول دوران حیاتشان، به جوانان مسئولیتها و مأموریتهای زیادی واگذار کردهاند؛ لذا شخصیت امام را با وجود کهنسالی، شخصیتی جوانباور میدانند که مدیران ارشد کشور یا فرماندهان نظامی را حتی با وجود فاصله سنی چند دههای، انتخاب میکردند و به آنها اعتقاد داشتند.
محدث: فاصلۀ نسلی بین متولدین دهۀ شصت با فضای درک امامخمینی (ره) بسیار کم است، بسیاری از این افراد در دوران کودکی در زمان حیات امام حضور داشتند و افرادی که بعد از رحلت امام هم بهدنیا آمدند فاصلۀ کمی با این فضا دارند و همچنان در آن زمان فضا بسیار تحتتأثیر شخصیت امام به عنوان رهبر جامعه بود و به نسبت سالهای بعد فضای نزدیکتر و تصویر واقعی تری از امام را درک کرده اند، اما باید بپذیریم که در سالهای بعدازآن با شکل گیری جریانهای سیاسی در جامعه طی دهههای بعد به بخشی از ویژگیها و جنبههای شخصیت امامخمینی (ره) توجه شد، اما کسانی که به زمان حیات امام نزدیکتر بودند، تصویری واقعی تر را از امام درک کرده اند و کتابهای درسی و رسانه هایی که معرف امامخمینی (ره) به جوانان بودند هم در شناخت آنان مؤثر بود، اما رفتهرفته طی دهههای بعد به بخشهایی از خصوصیات امام توجه شد؛ بهخصوص به فراخور زمان؛ یعنی بهعنوان مثال در دهۀ فجر یک تصویر از امام میبینیم، در موضوعات سیاسی مشابه یک تصویر را میبینیم و... لذا آن منظومۀ اخلاقی را که ما از امامخمینی (ره) شناخته ایم و در دهۀ شصت وجود داشت، در دهههای بعد شاهد نیستیم و شاهد برخی برخوردهای گزینشی هستیم و این وظیفۀ مؤسسۀ حفظ و نشر آثار امامخمینی (ره) را سنگین تر میکند.
5. در بین جوانهای فعال امروز زیاد شنیده میشود که در دوران انقلاب اعتماد و باور به جوانان زیاد بود و چرا امروز اینگونه نیست؛ یعنی ازاینحیث دورانی ایدهآل ترسیم میشود. بهنظر شما این فضا به واسطۀ امام شکل گرفته بود یا آموزش داده شده بود یا جامعه اینگونه میخواست و... چرا فضا اینگونه بود؟
شفیعی: بخشی اقتضای آن دوره بوده و دستوری و ابلاغی نبودهاست. اقتضای یک دوره بوده که باعث شده تعداد زیادی در سطح وزیر و مدیران ارشد کشور، از جوانان با سنهای پایین انتخاب شوند و در دورههای دیگر، چنین شرایطی را سراغ نداریم؛ چون انقلابی رخ داده بود و بخش زیادی از مدیران وابسته به رژیم سابق به هر دلیلی کنار رفته بودند و نیروهایی که برای جایگزینی از میان انقلابیون وجود داشت، سن وسال کمتری داشتند.
بخش دیگر و پررنگتر هم ناشی از اعتقاد و باور عمیق شخص امامخمینی (ره) بودهاست که زمینه ساز ظهور و بروز بسیاری از جوانان در عرصههای مختلف کشور شد. چه بسا اگر در آن مقطع هر شخص دیگری بهجز امام تصمیم گیرنده بود، بهدلیل معذوریتها و محدودیتها چنین اتفاقی را رقم نمیزدند.
نکتۀ دیگری هم که در شکلدهی به فضای آن دوره مؤثر بوده این است که در یکی دو سال ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نقش دولت در ادارۀ امور کشور نقش حداقلی است و بیشتر امور ازطریق بدنۀ اجتماعی حامی انقلاب، پیش میرفت؛ بهعنوان مثال امام پیام میدادند، جوانان به مدد روستاییها بشتابند و استقبال بهحدی میرسید که جهاد سازندگی اینگونه شکل میگیرد و دولت در آن نقش کمتری دارد و این یک فضای اجتماعی بود که جوانان محور و امام رهبر آن بودند یا مثالهای دیگری مثل بسیج و... که بعدها به نهاد تبدیل شدند، حاصل روحیۀ امام و جریان اجتماعی بود. فکر میکنم همچنان میتوان چنین جریانهای اجتماعی را در کشور پیش برد و موضوعات زیادی هم برای پرداختن وجود دارد؛ مانند کسب وکارهای نوپا یا موضوعات فرهنگی که تعبیری رهبری دارند به عنوان آتش به اختیار که این هم به اعتقاد من در امتداد همان مسیر است و هیئتهای مذهبی و... از همین جنس کارها است. آنچه امام به آن اعتقاد داشتند و ما هم باید بیشتر به آن توجه کنیم اعتقاد به تکثر نظرات است.
محدث: هم خود حضرت امامخمینی (ره) به بهره گیری از جوانان معتقد بودند و هم جامعه این را پذیرفته بود. ضرورت هم ایجاب میکرد که از جوانان در پستهای مدیریتی و اجرایی کشور استفاده شود و این آزمون و خطا را باید انجام میدادیم. من هم معتقدم آن دوره، دورهای طلایی در این زمینه بود؛ هرچند اشتباهاتی هم بودهاست، ولی فکر میکنم این اتفاق که هم رهبری جامعه و هم متن جامعه پذیرفته بودند که جوانان به میدان آمدهاند و تغییر بنیادینی را ایجاد کرده اند؛ تحت عنوان انقلاب اسلامی مدل حکومتی را ارائه کردند و حالا خودشان هم در بحث اجرایی آن آمدهاند. اتفاق مبارکی بود، اما رفته رفته همان جوانهایی که در آن سالها کارها را برعهدۀ گرفتند، بعداً خودشان مانع ورود جوانان به بدنۀ اجرایی و ساختار مدیریتی کشور شدند. بهطورکلی در نظام اندیشۀ امام کمتر گرایش بر ساختار اداری میبینیم و امام در سخنرانیها هم همواره مخاطب و تأکیدشان بر جامعه بود، اما در دهههای بعد ساختار اهمیت پیدا کرد که البته اتفاقات سیاسی مثل ترورها هم در این زمینه مؤثر بود؛ لذا همین یکی از دلایل فاصله گرفتن از آن فضا بود و این فاصله گرفتن از آن فضا هم خودش عاملی بر این است که هرچقدر سن مدیریت افزایش پیدا کند، به این خاطر که این جوان از متن جامعه و مطالبات میآید، درک بهتری از فضای جامعه وجود دارد و با افزایش سن مدیران این درک کاهش پیدا میکند و این یکی از ضعفهای ماست.
6. در زمان رژیم سابق اقداماتی نظیر تأسیس کاخ جوانان، گروههای پیش آهنگی و... در زمینۀ جوانان انجام میشد که وقتی در عمل نکاه میکنیم، جوانان باز گرایش زیادی به امامخمینی (ره) داشتند و استقبال کمی از این اقدامات میشد. علت اینکه جوانان نسبت به این فعالیتها و جذابیتها کمتر استقبال نشان میدادند چه بود؟
شفیعی: چون این کارهایی که رژیم سابق انجام میداد، تنها اقداماتی شکلی و عاری از محتوا بود و در بستر این اقدامات از جوانان استفادۀ ابزاری میشد. بههرحال انسانها هم دارای شعور و عقل هستند و متوجه اینگونه کارها میشوند. تصور کنید حتی رابطۀ عاطفی را که بین کودک و والدین وجود دارد، نمیتوان با کسی که به او یک شکلات نشان میدهد، مقایسه کرد. رابطۀ امام و جوانان از جنس رابطۀ والدین عمیق و عاطفی بود. اتفاقاً با وجود این اقدامات رژیم سابق، در بین اقشار و گروههای مختلف بیشترین میزان همراهی با انقلاب در بین جوانان بود. حتی بسیاری از جوانانی که از فرصتهای تحصیلی خارجی که رژیم سابق ایجاد کرده بود، استفاده کردند، در بین انقلابیون بودند؛ نمونۀ آن هم شهید چمران که از نخبگان زمان هم بودند. این موضوع برای ما هم درس است که ایجاد امتیاز و رانت برای جذب هوادار کار اشتباهی است.
۷. برای اذهان عمومی تنها اندیشه و شخصیت فرد ملاک نبوده است. برای جذبشدن، خانواده و عوامل دیگر هم مؤثر است. نقش جوانانی که همواره کنار و یار امامخمینی (ره) بودند و سنگ صبور امام نامیده میشدند؛ یعنی حاج احمد آقای خمینی در انتقال خواست و نظر جوانان جامعه به امام و دیدگاههای جوانان به ایشان را چقدر مؤثر میدانید؟ و آیا فکر میکنید چنین ویژگی و شخصیتی در فرزند حاج احمد آقا یعنی سیدحسن آقای خمینی هم ادامه یافت؟
شفیعی: شخصیت حاج احمد آقای خمینی (رض) بسیار منبعث از جوانان کشور بود و با وجود روحانیبودن از بدنۀ عادی جامعه و همنسلان خود فاصله نداشتند. ایشان همچون بسیاری از جوانان ورزش را دنبال میکردند و کارهای دیگری ازاینقبیل، لذا درک دقیقی از جوانان جامعه داشتند و به همین جهت در انتقال فضای جامعه به امام نقش مؤثری داشتند و در روحیۀ باز امام برای جوانان هم نمیتوان نقش تسهیل کنندۀ حاج سیداحمد آقا برای برقراری ارتباط جوانان و مسئولان با امام را نادیده گرفت. شخصیت سیدحسن آقای خمینی هم مانند پدر بزرگوارشان است و به معنای واقعی کلمه فرزند زمان خودشان هستند و شرایط اجتماعی روز را بهدرستی درک میکنند و از بین شخصیتهای اجتماعی و سیاسی ازجمله اولین افرادی بودند که در فضای مجازی مستقیم با جامعه در تعامل هستند و در محیطهای مختلف همواره با جوانان و ورزشکاران ارتباط نزدیکی دارند. این روحیۀ حاج سیدحسن آقا هم مقطعی نیست؛ یعنی با وجود اینکه خودشان از دورۀ جوانی عبور کردهاند، اما همچنان این ارتباط با جوانان و جامعه را حفظ کرده و در امتداد مسیر امامخمینی (ره) و مرحوم حاج احمد آقا هستند.
محدث: در آن برهه بهدلیل محدودیتهایی که برای خود حضرت امام وجود داشت و شرایطی که برای مبارزه بود، ارتباط شخصی ایشان با جریانها شاید نمیتوانست به صورت مستقیم اتفاق بیفتید و ارتباط با جریانها بیشتر ازسوی مرحوم حاج احمد آقا اتفاق میافتاد. شخصیت مرحوم حاج احمد آقا به گواه تاریخ و شناخت ما ازنظر اخلاقی و رفتاری و... به نحوی بود که افراد جذب ایشان میشدند و مورداستقبال عموم قرار میگرفتند و به نوعی محل رجوع بودند. به علاوه، انتصاب ایشان به بیت حضرت امام هم نقش مهمی در این زمینه داشت و امروز هم حاج حسن آقای خمینی هم این ارتباط را با جریانها حفظ کردند و توانستند آن مسیر را بهخوبی ادامه دهند و حفظ کنند.
۸. امروز ما با جوانان نسل جدیدی در جامعه مواجهیم که امامخمینی (ره) را در کتابها در مدرسه و در تلویزیون میشناسند. آیا ما تصویر درستی از امام به آنها ارائه میکنیم؟
شفیعی: گاهی این اتفاق نمیافتد؛ یعنی امام را با همۀ جنبهها نمیبینیم. تردیدی نیست که امام شخصیتی مقتدر، استکبارستیز و سلطه ناپذیر بودند و بهصراحت آن را اعلام میکردند، اما ازسوی دیگر شخصیتی با تدبیر و دوراندیش و معتقد بهنظرات نخبگان و کارشناسان هم بودند. مثلاً در اوج مخاصمۀ عراق با ایران که اعتقاد امام عدم سازش بود، ایشان مبتنیبر نظرات کارشناسان و شرایط کشور و منطقه، با یک دوراندیشی اقدام به پذیرش قطعنامۀ 598 میکنند که این بار مسئولیت سنگینی برای ایشان و مردمی که سالها شعار جنگ جنگ تا پیروزی داده بودند، داشت؛ درواقع امام صلح را در موضع اقتدار پذیرفتند، اما در تصویری که نشان داده میشود، تنها به یکی از این وجوه پرداخته میشود؛ مثلاً گاهی میخواهند اینگونه القا کنند که امام مبارزه با سلطۀ جهانی را از راه تقابل مستقیم و مواجهۀ نظامی ترجیح میدادند، اما ایشان انعطاف و سهلگیریهای مدبرانۀ زیادی هم داشتند و از ابزارها و روشهای مختلفی برای دستیابی به اهداف کلان نظام اسلامی و حصول منافع ملی، به فراخور نیاز بهره میگرفتند که نشان دهندۀ اعتدالگرایی ایشان بود، ولی تصویری که از وقایع ارائه میشود به گونهای است که گویی برخی سعی دارند تنها از ظنِّ خود امام را به جامعه معرفی کنند و این جفا به امام است.
۹. برای آینده و برای زندهماندن یاد امام و برای ادامهیافتن اندیشۀ امام در دل و ذهن نسلهای بعد چه اقدامات و راهکارهایی و با چه ادبیاتی را پیشنهاد میکنید؟
شفیعی: برای زنده نگهداشتن یاد امام باید به ارائۀ تصویر واقعی از ایشان اهتمام داشته باشیم. اینکه سعی کنیم برخی از وجوه شخصیتی ایشان را پررنگ و برخی را کمرنگ جلوه دهیم، جفا به امام خواهد بود. اگر امام را با تمام وجوه شان به جوانان معرفی کنیم و در این کار سلیقۀ شخصی و گروهی خود را دخالت ندهیم، بیشک افکار و اندیشه های ایشان همچنان اثر خود را بر دل و جان مخاطبان آگاه و تشنۀ حقیقت خواهد گذاشت.
محدث: بنده این سؤال و سؤال قبلی را بهاتفاق اینگونه پاسخ میدهم که این نکته به نقص ما در تعریف الگو به ویژه الگوهای مذهبی و اجتماعی برمیگردد، بهخصوص در این سالهایی که برای تعریف الگو در جامعه تلاش کردیم. الگوهایی که ما ایجاد میکنیم، عموماً الگوهای دستیافتنی و ملموسی برای جامعه نیستند؛ یعنی به ابعادی از شخصیت الگو را توجه میکنیم که مردم نمیتوانند آن را سرلوحه قرار دهند. تصویری که ما از الگوهایمان ارائه میکنیم، تصویری اغراق آمیز است و باعث میشود که برعکس، جامعه دچار سؤالهای جدی شود که چطور میتوان به آن دست یافت؟ این اتفاق درخصوص شخصیت حضرت امامخمینی (ره) هم در برهههایی رخ داد. مکاشفات و ارتباطات خاصی که به ایشان نسبت میدادند حتی اگر این موارد صحیح هم باشد، نیازی نیست آن را به عنوان الگو در جامعه تبیین کنیم. به هرحال حضرت امام براساس منطق عرفانی که داشتند به این درجه رسیده بودند، ولی همۀ جامعه که نمیتوانند این منطق عرفانی را درک کنند. آنچه باید برای جامعه از حضرت بازگو شود، توجه ویژۀ ایشان به مردم، استقلال کشور و رفتار ایشان در مصلحتاندیشیهاست. امام علیرغم اینکه سن بالایی داشتند، اما محافظه کار نبودند؛ درحالیکه ما گاهی دستوراتی از ایشان میبینیم که شاید بهلحاظ سیاسی دارای صراحت لهجه بود؛ لذا ما اگر میخواهیم امام را به عنوان یک الگوی اجتماعی فراگیر در جامعه برای سالهای آینده درنظر بگیریم، باید دو کار صورت دهیم: اول اینکه با زبان عامۀ مردم ایشان را معرفی کنیم و دیگر اینکه حواشیای را که دور واقعیت امام را گرفته اند، از بین ببریم که این میتواند ازطریق مؤسسۀ حفظ و نشر آثار امامخمینی (ره) بهعنوان متولی اصلی صورت پذیرد تا انشاءالله بتوانیم در سطح جهانی ایشان را به عنوان الگوی مبارزه با استکبار و عدالت اجتماعی معرفی کنیم.
.
انتهای پیام /*