عناوین مطالب خاطرات

مطمئن باشید پیروزید

مطمئن باشید پیروزید

کلمات امام چنان سکینه‏ ای بر قلب ما نازل کرد که با روحیه تمام و مصمم برگشتیم.

تیغ دست علی را اذیت نکند

تیغ دست علی را اذیت نکند

سر این تیغ را شما ببرید که نرم باشد و تیغ دست علی را اذیت نکند.

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

هرچه برای ایشان سوغات یا هدیه می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏آوردند همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند.

من فقیر هستم مواظب باشید

من فقیر هستم مواظب باشید

امام می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ فرمایند در کار هزینه ‏‏ها دقت کنید که چیزی از قلم نیفتد.

نمونه کامل یک رفتار

نمونه کامل یک رفتار

حتی در حرکت و سکون امام هم، نظم و برنامه ویژه ‏ای حکمفرمایی می‏‏ کرد.

اجازه دهید به فرودگاه برویم

اجازه دهید به فرودگاه برویم

دولت کویت خیلی خوشبخت می‏ شود که میزبان آقای خمینی باشد ولی در شرایط فعلی و در این روزها نه.

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

یکبار من نصف کاغذ را نوشتم و نصف دیگرش را ایشان نوشتند و هیچ‏کس نمی‏ توانست بین این دو خط فرق بگذارد.

همه جز امام نگران بودند

همه جز امام نگران بودند

هیچ‏کس از این نگرانی نتوانست بخوابد جز یک نفر که آن هم شخص امام خمینی بود.

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

اهل آسمانها می‏ میرند و از اهل زمین کسی باقی نمی‏ ماند همه می‏ میریم.

خیالتان راحت باشد

خیالتان راحت باشد

حاج احمد آقا مدتی طولانی به انتظار ایستاد، اما امام غرق در راز و نیاز با خداوند بودند.

حتی به بچه‏ ها سلام می‏ کردند

حتی به بچه‏ ها سلام می‏ کردند

امام همیشه در سلام مقدم بر دیگران بودند و حتی اگر مواجه با بچه‏ ها می‏ شدند به آنها سلام می‏ کردند.

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

من نیامده ‏ام اینجا که دکان اینها را تخته کنم، بلکه آمده‏ ام که اینها را آقا کنم.

کلمه انقلاب اسلامی را ذکر کنید

کلمه انقلاب اسلامی را ذکر کنید

باید کلمۀ انقلاب اسلامی ‏‏را حتماً ذکر کند و از هیچکس باک نداشته باشد.

نجف مانند امام ندیده است

نجف مانند امام ندیده است

بعضی مراجع امتیازاتی برای بعضی قایل بودند که گاهی جنبه‏ های دیگری هم داشت.

بیا با هم صحبت کنیم

بیا با هم صحبت کنیم

یکی از آشنایان چون نسبت به مسأله ‏ای معترض بود کمی بلند صحبت می ‏کرد و نظرات خود را ابراز می‏ نمود.

من بر تو منت دارم

من بر تو منت دارم

من باید بر تو منّت داشته باشم که مسؤولیت بزرگی را از گردن تو برداشتم و به عهدۀ خود واگذار نمودم.

این نعمت خداست

این نعمت خداست

یکی از پلیس های فرانسه که چتری را بالای سر خود گرفته بود نزدیک آمد و خواست که چتر خود را بالای سر امام بگیرد.

بسیار گرم و مهربان بودند

بسیار گرم و مهربان بودند

امام همه اولادشان را به یک نظر نگاه کردند و به همه یک اندازه محبت داشتند.

صفحه 63 از 99 < قبلی | 61 | 62 | 63 | 64 | 65 | بعدی >