عناوین مطالب خاطرات

بیش از همه گریان می‏ شدند

بیش از همه گریان می‏ شدند

امام به ذکر مصیبت فاطمه زهرا حساسیت خاصی داشتند و هنگامی که از حضرت زهرا(س) و سیدالشهدا(ع) نام برده می‏ شد بیش از همه گریان می‏ شدند.

در نجف روضه داشتند

در نجف روضه داشتند

امام در مدتی که در نجف اشرف بودند، به مناسبت رحلت حضرت زهرا(س) سه شب در منزلشان ذکر مصیبت داشتند.

اگر بچه ‏ها را نیاورید، اذیت مى‏ شوم

اگر بچه ‏ها را نیاورید، اذیت مى‏ شوم

شماها اشتباه مى‏ کنید که مى‏ گویید بچه‏ ها بدى مى‏ کنند

امام چگونه از آخرین دلبستگی خود دل کند؟!

امام چگونه از آخرین دلبستگی خود دل کند؟!

پایان عمر آن عارف بود، با خودش خلوت کرده بود؛ دید که توانسته تمام تعلقات خود را دور ریخته تا بسوی معبودش سفر کند.یعنی دیگر به هیچی دلبستگی نداشت ؛ الّا به یک چیز؛ که مانع پیوستنش به معبودش می شد، و آن بچه کوچکی بودکه بسیار به آن علاقه داشت و آن علاقه نمی گذاشت تمام وجودش خالی شود...

این آیتِ حق، هوای نفس ندارد

این آیتِ حق، هوای نفس ندارد

آقای وحید وقتی صحبت های ما را شنیدند، فرمودند ما عالم مجاهدی که شهید شده باشد، زیاد داشته ایم اما این آیتِ حق هوای نفس ندارد.

چرا با ما قهر کرده ‏اند؟

چرا با ما قهر کرده ‏اند؟

روزی یکی از دوستان که در اثر برخورد ناخوشایند فردی تازه وارد در مسیر ناراحت شده و برگشته بود.

اگر کسی می‏ پرسید جواب می‏ دادند

اگر کسی می‏ پرسید جواب می‏ دادند

امام معمولاً در مجالس سکوت اختیار می‏ کردند، مگر موقعی که کسی از ایشان چیزی می ‏پرسید.

ترس داشتیم مبادا کالایی تهیه کنیم

ترس داشتیم مبادا کالایی تهیه کنیم

با اینکه ایشان رهبر یک حکومت بودند و یک شخصیت سیاسی و جهانی داشتند اما حاضر نبودند حتی کوچکترین قدمی در جهت بسط زندگی شخصی‏شان بردارند.

نامه را برگردان

نامه را برگردان

نامه را مطالعه کردند و به من برگرداندند و فرمودند نامه را برگردان و بگو غلط املایی دارد رفع کنید تا امضا کنم.

امام گفت صبر داشته باشید

امام گفت صبر داشته باشید

به همراه مادر شهدا تصمیم گرفته‏ ایم که اگر اجازه بفرمایید ما هم به جبهه برویم و لااقل یک سنگى به طرف دشمن کافر که حتى اجساد عزیزانمان را به ما نداده است پرتاب کنیم...

خدا را قادر نمی‏ دانید؟

خدا را قادر نمی‏ دانید؟

خدا را قادر نمی ‏دانید؟ اگر خد را قادر بدانید، این چیزها پیش خدا مسأله ‏ای نیست.

برو ببین چه کسی با بنی‏ صدر است

برو ببین چه کسی با بنی‏ صدر است

امام می‏‏ خواستند مردم کاملاً بفهمند که ناقض چه کسی است.

در عمرم مضطرب نشده ‏ام

در عمرم مضطرب نشده ‏ام

من در عمرم مضطرب نشده ‏ام و الان هم مضطرب نیستم.

همیشه لبخند مى‏ زدند

همیشه لبخند مى‏ زدند

یادم نمى ‏آید که به اتاق امام وارد شده باشم و ایشان لبخند نزده باشند.

زدند روى دست من

زدند روى دست من

دست مرا گذاشتند توى دهانشان و گفتند: «من از دست تو بدم نمى‏ آید، اما باید سر سفره ‏اى که جمع نشسته ‏اند دقت داشته باشیم.

گناه دیگر تو‏‏‏‏ بی‏‏‏‏ نظمی است

گناه دیگر تو‏‏‏‏ بی‏‏‏‏ نظمی است

«اگر خواستند ایراد بگیرند، بگو خمینی گفته باید مرتب به دانشگاه بروی.»

وقتی امام زنگ می‏‏ زدند

وقتی امام زنگ می‏‏ زدند

امام هیچ وقت حتی یک چک یا یک امانت را بدون دلیل برای یک روز پیش خودشان معطل نمی‏ گذاشتند.

شعرهایی را که می‏خواندم نقد می‏ کردند

شعرهایی را که می‏خواندم نقد می‏ کردند

بعضی اوقاتغزل هایی که به نظرم زیبا بود برای امام می‏ خواندم و می‏ دیدم که ایشان با چه شوق و علاقه‏ ای گوش می‏ دهند و خوششان می ‏آید.

صفحه 57 از 99 < قبلی | 56 | 57 | 58 | 59 | 60 | بعدی >