امام خمینی معتقدند که ولایت، باطن نبوت است و این پیوستگی آثار و برکات علمی و عملی بسیاری دارد، آنجا که می فرماید: ما قائل به این هستیم که نور نبوت و نور امامت از صدر خلقت بوده است و تا آخر خواهد بود.
روز 11 مرداد 42، پاکروان، رئیس «سازمان امنیت» به دیدار امام در پادگان عشرت آباد رفت و اظهار داشت: من کوشش فراوانی به منظور به دست آوردن سند و مدرکی بر ارتباط مرجع بزرگ روحانیت با خارج به عمل آوردم و حتی عربی را بدین منظور به محضر حضرتعالی فرستادم ولی کوچکترین نشانه ای بر ارتباط مرجع روحانیت با عوامل بیگانه نیافتم و برایم روشن شد که مرجع روحانیت در این مبارزات خود هیچ گونه ارتباطی با خارج و عمال بیگانه نداشته اند.
احمد آقا فرزند برومند امام نقل می کرد: هنگامی که مقدمه و آیه ای را که در صدر پیام استفاده شده بود، دیده بود متعجب شد و دچار حیرت از اینکه چرا امام در این پیام حجاج را به شهادت و هجرت حسین گونه فرا خوانده اند! احمد آقا می گفت: وقتی پیام را مطالعه کردم، باور این قضیه برایم بسیار ثقیل بود. این پیام را به آقای انصاری نشان دادم که ایشان هم نظر بنده را داشت.
امام درس اخلاق را در مدرسه فیضیه با حضور تعداد زیادی از طلاب و مردم عادی کوچه و بازار برگزار می کردند و مطالب درس اخلاق را در سطح مردم عادی بیان می کردند. طبق گفته بعضی از حضار درس اخلاق امام بسیار سازنده بود و گاهی صدای گریه و استغاثه در مسجد طنین انداز می شد به خصوص مواقعی که امام توضیحاتی درباره مسائل آخرت و معاد ارائه می دادند موجب تأثیر و تأثر فراوان حاضرین در مجلس می شده است.
ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد(ص) و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بیخردان قرار داده است، چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان سبب قوّت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است.
یازدهمین جلسه شورای سیاستگذاری همایش بین المللی قرآن و امام خمینی (س) به میزبانی معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم برگزار شد.
برداشت من این است که حضرت امام(س) عمیقا باور داشتند که یکی از ملاک های عملی مشروعیت، مقبولیت مردمی است و همواره مشروعیت دینی را مکمل مقبولیت مردمی در نظام جمهوری اسلامی دانسته و این دو را دو روی یک سکه می دانستند. امام کاملا به این مساله باور داشتند که تشخیص و رای مردم در نظامی که ساختار اسلامی دارد، عین مصلحت نظام است و این امری نبود که فرعی یا عارضی باشد.
باید پرسنل این قوه تقویت بشود و این یک جهتش به عهده حوزه های علمیه سرتاسر کشور است و خصوصاً حوزه علمیه قم. مسئله قضا یک مسئله مهمی است که سر و کارش با همه حیثیت کشور است و مسلمانان است. و آن قدری که اسلام درباره قضا سفارش کرده است، شاید کمتر در چیزهای دیگر سفارش کرده باشد.
مسجد جامعی درباره تفاوت امام با دیگران تصریح کرد: مرحوم امام به ابزارهای فرهنگی و هنری نیز توجه داشتند، چون متدینین آن زمان وجوه چندان مثبتی برای آنها قائل نبودند و سینما و هر نوع موسیقی را مهلک می دانستند. شجاعت امام در دفاع از هنر و هنرمندان و احترامی که برای ذات هنر قائل بودند، زمینه ساز رشد فرهنگ و هنر شد.
فقه را تقویت کنید، مبادی فقه را تقویت کنید و این هم لازم است به اینکه آقایانی که لایق این کار هستند دعوت کنید، ازشان تقاضا کنید، که لازم نیست یک حوزه صد نفری یا دویست نفری باشد، حوزه از دو نفر شروع بشود بعد درست بشود وقتی برای خدا شد دو نفر باشد، ده نفر باشد، صد نفر باشد، اگر این کار بشود که هم حوزه علمیه باشد که جهات علمی خیلی درش قوی باشد، و هم اخلاقی باشد که جهات اخلاقی را القا بکند.
پدر بزرگوارم، من و بسیاری در سرتاسر این خاک، همچون دیگر فرزندان مجاهدت، ندای آرام اما طوفنده ات به گوشمان رسیده است. ما نیز دگرگون شده ایم. به خدای بزرگ قسم که هر کلمه ای که از دهانت خارج شده در ساختن وجود ما مؤثر بوده است. من پس از انقلاب عظیم تو دگرگون شده ام. من جوانی گمراه و گمشده در فضای متعفن فلسفه های غربی و به اصطلاح مادی و وابسته به مارکس و لنین ها، پس از انقلابت تو را و مذهبت اسلام را و خدایت را یافته ام.
آیت الله یزدی در گفتگویی به مناسبت سالروز تاسیس شورای نگهبان بیان داشت: بحمدالله برای اولین بار و پس از تقریباً ده قرن در ایران و این نقطه از زمین، حکومت اسلامی به دست امام راحل و با حمایت همه اقشار مردم اعم از مراجع، علماء، روحانیون، مردم، دانشگاهیان، بازاریان و کارکنان دولت و همه زنان و مردم؛ استقرار پیدا کرد.
بارها کسانی بودند که خدمت امام می رسیدند و به ایشان عرض می کردند اینهایی که به مکه می آیند نوعاً مقلد شما هستند و به شما علاقه مند هستند و می خواهند وجوهاتشان را به شما بدهند لازم است کسی را همه ساله به مکه بفرستید ولی ایشان قبول نمی کردند.
باید همه این قوا دستشان را به هم بدهند، این یک واجب شرعی است برای همه؛ یک واجب شرعی است برای وکلای مجلس که با دولت، و با رئیس جمهور همراهی کنند، یک تکلیف شرعی است برای رئیس جمهور و دولت، که باید با مجلس همزبان باشند و هماهنگ باشند. اگر هماهنگ باشید ما بُردیم، و اگر بنا باشد هر کس از یک طرف بکشد، او بخواهد خودش را نمایش بدهد، هر کس یک طرف دیگر بکشد... فاسد می شود این کار.
روزی با پسرم حامد که چهار ساله بود، نزد امام رفتیم. امام در اتاقی نشسته بودند و یک گونی بزرگ که تا نصفه پر از کاغذ و نامه بود، در کنارشان قرار داشت. امام یکی یکی نامه ها را بیرون می آوردند و می خواندند. آنهایی را که لازم بود پاسخ بدهند، زیر پتو می گذاشتند تا بعداً به آن بپردازند و بقیه را کنار می گذاشتند. سلام کرده، نشستیم. امام با حامد شروع به صحبت کردند. مثلاً پرسیدند: اسم پدرت چیه؟ با این که اسم بنده را می دانستند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.