ششم از فرائض، سُدس ترکه است: و آن سهم سه طائفه است: اول: سهم پدر است با وجودِ اولادِ غیرِممنوعُ الارث از برای میت مطلقاً. دوم: سهم مادر است با وجودِ حاجبِ از ثلث که اولاد و اخوه باشد؛ چنانچه آنفاً ذکر شده. سوم: سهم یک نفر اخوه اُمّیِ میت است؛ چه ذکور و چه اناث، به شرط آنکه با او اخوه اُمّیِ دیگری نباشد؛ ایضاً چه ذکور و چه اناث، و الّا ثلث می برند.
معلوم شد که سهام و فرائض مقرره در قرآن مجید از کسور تسعه، نصف است و ثُلث است و رُبع است و سُدس است و ثُمن و امّا خمس و سبع و تسع و عشر از فرائض مقرره نیست، و اگر احیاناً اینها داده شود یا بالقرابة است یا بالرّد. و ایضاً معلوم شد که ورّاثی که صاحب سهام و فریضه اند ده صنفند:
پدر، و فریضه او با وجود اولاد داشتن میت، سدسِ از ترکه است. و گاهی زیاده بر سدس داده می شود به پدر رداً، و اگر میت اولاد نداشته باشد پدر وارث بالقرابة خواهد بود.
دوم: مادر، و فریضه او با عدمِ حاجب از اولاد و اخوه به شرائط سابقه، ثلثِ از ترکه است و با وجودِ حاجب، سدس از ترکه. و گاهی زیاده بر ثلث یا بر سدس به مادر داده می شود ردّاً.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 71 سوم: بنتِ واحده، که اولاد بلاواسطه میت منحصر به او باشد و فریضه او نصف از ترکه است.
دو بنت و زیاده، که با آنها ذکوری نباشد و فریضه آنها دو ثلث از ترکه است.
پنجم: اختِ واحده ابوینی یا ابی، که با او اخ یا اختی از صنفِ خودش نباشد، و همچنین جد یا جده ابی هم نباشد، و فریضه او نصف از ترکه است.
دو اخت و زیاده که ابوینی باشند یا ابی و با آنها اخِ ابوینی یا ابی نباشد و همچنین جدِّ ابی هم نباشد، و فریضه آنها دو ثلث از ترکه است. و گاهی به بنت واحده و به بنات متعدده و به اخت واحده و به اخوات متعدده ابوینی یا ابی، علاوه بر نصف و علاوه بر دو ثلث داده می شود، و گاهی کمتر از نصف و ثلثین داده می شود.
هفتم: اخ یا اختِ متحدِ اُمّی که با او اخ یا اختِ اُمّیِ دیگری و همچنین جد و جده اُمّی نباشد، و فریضه او سدس از ترکه است.
اخوه متعدده اُمّی؛ چه ذکور باشند همه، یا اناث یا مختلف، و فریضه آنها ثلث از ترکه است و هرگاه با اخوه اُمّی، اخوه و اخواتِ ابوینی یا ابی هم نباشد بقیه از ترکه بعد از اخراج سهم احدُالزوجین، یا جمیع ترکه حقِّ آنها خواهد بود، و مطلقاً بین خود بالسویه قسمت می کنند بر فرض تعدّدشان. و هرگاه جدوده اُمّی هم باشند، باز هم مطلقاً بالسویه حق می برند.
زوج، و فریضه او با عدمِ اولادی از برای زوجه؛ چه بلاواسطه یا مع الواسطه، نصف از ترکه است، و با وجود چنین اولادی از برای زوجه فریضه زوج ربع از ترکه است و گاهی زوج جمیع ترکه را می برد فرضاً و
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 72 ردّاً، در صورت انحصار وارث به او و به حضرت امام زمان ـ ارواح العالمین له الفداء ـ .
زوجه، و فریضه او با عدم اولادی از برای زوج ربع از ترکه است و با وجود اولاد ثمن از ترکه؛ چه اولاد بلاواسطه باشد یا مع الواسطه. و بر فرض تعدد، زوجات این ربع یا ثمن را بین خود بالسویه قسمت می کنند.
و بدانکه غیر این ده صنف از باقی ورّاث، یا بعضی از این ده صنف در غیر موارد مرقومه، وارث بالقرابه می باشند. بلی هرگاه جد و جدّه اُمّی کلیهما یا احدهما با منتسبین از طرف پدر بوده باشند - از قبیل اخوه و اخواتِ ابوینی یا ابی و از قبیل جد و جده ابی - حقشان ثلث از مجموع ترکه است؛ هر چند موجب نقص فریضه وارث بالفرض بشود، مثل آنکه وارثِ میت زوج است و جد یا جده اُمّی و اخت ابوینی، پس زوج نصف از ترکه را می برد و جدوده اُمّی چه متحد و چه متعدد، ثلث ترکه را، و اختِ واحده ابوینی با آنکه فریضه اش نصف است، سدس باقی مانده از ترکه را می برد، مع ذلک ارث جدوده بالقرابة است نه بالفرض.
بدانکه هرگاه در طبقه دوم، اخوه یا اخواتِ ابوینی با اخوه و اخواتِ ابیِ فقط جمع شوند، پس منتسبین به ابِ فقط، ارث نمی برند. و امّا منتسب به اُمِّ فقط، هم با منتسبِ به ابِ فقط ارث می برد و هم با منتسبِ به ابوین. و هرگاه مطلق منتسب به ابوین یا به ابِ فقط جمع شوند با مطلق منتسب به اُمِّ فقط، پس اگر منتسبین به اُمّ جدوده اُمّی باشند بدون اخوه اُمّی، حقشان ثلثِ از مجموعِ ترکه است؛ چه ذکور و چه اناث و چه مختلف، و ایضاً چه متحد یا متعدد و چه بلاواسطه یا به واسطه؛ چه احدُ الزوجین هم باشند یا نباشند. و در صورتِ تعدد، مطلقاً بالسویه قسمت می کنند.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 73 و اگر منتسبین به اُمّ، اخوه اُمّی باشند بدون جدوده اُمّی، با اتحاد حقش سدسِ از مجموع ترکه است، و با تعدد ثلثِ از مجموع ترکه، مطلقاً چه ذکور و چه اناث و چه مختلف. و این ثلث را مطلقاً بالسویه قسمت می کنند و اگر منتسبین به اُمّ، هم جدوده اُمّی است و هم اخوه اُمّی، پس حقشان ثلث از مجموعِ ترکه است، و مطلقاً بین خود بالسویه قسمت می کنند. و بقیه از ترکه که با نبودنِ احدُالزوجین دو ثلث از مجموع ترکه یا پنج سدس آن است، و با بودن زوج یک سدسِ از ترکه یا یک ثلث آن است، و با بودنِ زوجه دو سدس و نیم از ترکه یا سه سدس و نیم آن است، حقِّ منتسبین به ابوین یا به اب است، و بر فرض تعدد و اختلاف در ذکوریت و انوثیت، للذکرِ ضعفُ الاُنثی.
- بدانکه در طبقه سوم، هرگاه عمو و عمه ابوینی با ابیِ فقط جمع شوند، ابیِ فقط ارث نمی برد. و امّا اُمّیِ فقط با ابوینی و با ابی فقط ارث می برد. و همچنین است در خال و خاله؛ چنانچه هرگاه عم و عمه ابی با خال و خاله ابوینی جمع شود، همه ارث می برند. و همچنین است عکس آن، پس هرگاه منتسبین به اب جمع بشوند با منتسبین به اُمّ، یک ثلث از مجموع ترکه میت حقِّ منتسبین به اُمّ می باشد؛ اعم از آنکه متحد باشند یا متعدد، و ایضاً اعم از آنکه احدُالزوجین هم باشند یا نباشند، و ایضاً اعم از آنکه خال و خاله میت باشند یا اولادشان یا آنکه عم و عمه و خال و خاله مادر میت باشند یا اولادشان.
بلی، اگر در اقاربِ منتسبینِ اُمّی، بعضی ابوینی یا ابی باشند و بعضی اُمّیِ فقط، مثل آنکه میت خئوله ابوینی هم دارد و خئوله اُمّی هم دارد، پس خئوله اُمّی، با اتحاد سدس از ثلث مجموع ترکه را می برد، و با تعدد ثلثِ از ثلث را و پنج سدسِ دیگر از ثلث یا دو ثلثِ دیگر از ثلث حقِّ خئوله
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 74 ابوینی یا ابی است؛ چه متحد و چه متعدد و منتسبین به اُمِّ میت مطلقاً بالسویه قسمت می کنند، و دو ثلثِ دیگر از مجموع ترکه بر فرض نبودنِ احدُالزوجین و سدسِ از مجموعِ ترکه بر فرض بودن زوج و دو سدسُ و نیم از مجموعِ ترکه بر فرض بودن زوجه، حقِّّ منتسبین به پدر میت است؛ اعم از آنکه متحد باشند یا متعدد، و ایضاً اعم از آنکه عمومه میت باشند یا اولادشان، یا آنکه عمومه و خئوله پدر میت باشند یا اولادشان. بلی اگر در میانِ منتسبینِ به پدرِ میت، بعضی ابوینی یا ابی باشند و بعضی اُمّیِ فقط، مثل آنکه میت عمومه ابوینی هم دارد و عمومه اُمّیِ فقط هم دارد، پس عمومه اُمّی با اتحاد سدسِ از ثلثین یا از بقیه را می برد، و با تعدد ثلثِ از ثلثین یا از بقیه را. و این ثلث را مطلقاً بالسویه قسمت می کنند؛ اگرچه احتیاط با فرض تعدد و اختلاف در ذکوریت و انوثیت، صلح و تراضی است. الحاصل: پنج سدسِ دیگر از ثلثینِ مجموعِ ترکه یا بقیه، یا دو ثلثِ دیگر از ثلثین یا بقیه، حقِّ منتسبین به ابوین یا به اب است؛ چه متحد و چه متعدد. و بر فرضِ تعدد و اختلاف در ذکوریت و انوثیت، لِلذّکرِ ضِعفُ الاُنثی می باشد.
مساله - معلوم شد که هرگاه میت از طبقه سوم منتسبین به اب داشته باشد با منتسبین به اُمّ، تمام ترکه حق آنها خواهد بود، اگر احدُالزوجین نباشند والّا بقیه از ترکه حقِّ آنها خواهد بود. و توضیح این به مثال آن است که: اگر میت عمو و عمه ای دارد ابوینی، و عمو و عمه ای دارد اُمّیِ فقط، و خالو و خاله ای دارد ابوینی، و خالو و خاله ای دارد اُمّیِ فقط، و زوجه ای هم دارد و ترکه آن میت هم سی و شش تومان است، پس ربع آن که نُه تومان بوده باشد حقِّ زوجه اوست؛ چه متحد باشد یا متعدد، که بالسویه
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 75 قسمت می کنند، و ثلث آن که دوازده تومان باشد حقِّ چهار نفر منتسبینِ به اُمِّ میت است که باز ثلث آن به خالو و خاله اُمّی داده می شود به هر یک دو تومان، و دو ثلث آن به خالو و خاله ابوینی داده می شود به هر یک چهار تومان، بقیه که پانزده تومان باشد حقِّ چهار نفر منتسبین به ابِ میت است، باز ثلث آن به عمو و عمه اُمّی داده می شود به هر یک دو تومان و نیم؛ اگرچه احتیاط به صلح و تراضی عمو به غایت مطلوب است، و دو ثلث آن که ده تومان باشد به عمو و عمه ابوینی داده می شود، للذَّکرِ ضعفُ الاُنثی. و اگر در همین فرض عمومه اُمّی و خئوله اُمّی یک نفر باشند، پس یک ربع از مجموع ترکه که نه تومان باشد، حقِّ زوجه است و یک سدسِ از ثلثِ مجموعِ ترکه که دو تومان باشد، حقِّ آن یک نفر خئوله اُمّی است، و بقیه ثلث که ده تومان باشد حقِّ خئوله ابوینی یا ابی است، الباقی پانزده تومان؛ باز سدس آن که دو تومان و نیم باشد حقِّ یک نفر عمومه اُمّی است و بقیه که دوازده تومان و نیم باشد، حقِّ عمومه ابوینی است؛ چه متحد و چه متعدد و بر فرض تعدد و اختلاف، للذکر ضِعفُ الاُنثی.
بدانکه ورّاث فعلیِ میت، یا همه وارث بالفرض می باشند یا همه وارث بالقرابه، یا بعضی وارث بالفرض و بعضی وارث بالقربه.
قسم اول : آنکه همه ورّاثِ فعلیِ میت وارثِ بالفرض باشند و این سه صورت دارد:
صورت اول: آنکه ترکه میت به قدر سهام باشد بدون زیاده و نقیصه، پس ترکه را بین ورثه، کما فَرَضَ الله قسمت می نمایند، مثل آنکه وارث در طبقه اولی منحصر باشد به ابوین و بنات متعدده، یا در طبقه ثانیه وارث منحصر باشد به اخت واحده ابوینی یا ابی و زوج، یا به اخوات متعدده ابوینی یا ابی و اخوه متعدده اُمّی.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 76 آنکه ترکه از سهام زیادتر باشد، پس زیاده را به صاحبان فروض ردّ می کنند اگر مانعی از ردّ نداشته باشند، و به درجات و طبقات بعد زیاده داده نمی شود؛ چون از ضروریات مذهب شیعه است که ارث به عُصبه میت داده نمی شود، پس هرگاه کسی بمیرد و وارثِ او منحصر باشد به بنتِ واحده و اُمّ یا به بنات متعدده و اُمّ، پس ثلثِ زائد یا سدسِ زائد ارباعاً یا اخماساً به همه رد می شود. بلی به چهار طائفه از صاحبان فروض، زیاده رد نمی شود: به زوجه مطلقاً. به زوج، مگر در صورت انحصار وارث از ارحام و انساب به او و به حضرت امام علیه السلام که نصف زائد در این فرض به زوج رد می شود. به مادر با وجود اخوه متعدده ابوینی یا ابی برای میت به شرائطی که سابقاً گفته شد. به اخوه اُمّی مطلقاً در صورت بودن احدی از جدوده ابی یا از اخوه ابوینی یا ابی. پس هرگاه کسی بمیرد و وارث او منحصر باشد به زوج و به بنتِ واحده، ربعِ زائد به زوج بر نمی گردد. یا آنکه وارثِ او منحصر باشد به بنت و زوجه، پس یک ربع و نیم زائد به زوجه بر نمی گردد، بلکه در هر دو صورت زائد به بنت برمی گردد. و همچنین هرگاه کسی بمیرد و وارث او منحصر باشد به ابوین و بنت و از برای میت اخوه متعدده ابوینی یا ابی باشد، پس سدس زائد به اُمّ بر نمی گردد، بلکه بر می گردد به بنت و به والد میت ارباعاً. و همچنین هرگاه کسی بمیرد و وارث او منحصر باشد به اخت واحده اُمّی و اخت واحده ابوینی، پس ثلث زائد به اخت اُمّی بر نمی گردد، بلکه برمی گردد به اخت ابوینی.
آنکه ترکه میت از سهام کمتر بوده باشد، و این نمی شود مگر به دخول بنت و بنتین فصاعداً، یا به دخول اخت و اختین فصاعداً که ابوینی باشند یا ابیِ فقط در میان ورثه فعلیِ فریضه بر، پس نقص بر همین
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 77 چهار طائفه وارد می شود نه بر سایر ورثه، پس هرگاه وارثِ فعلیِ میت منحصر باشد به زوج و ابوین و بنت یا بنات متعدده، پس نقصِ نیم سدس با وجودِ بنتِ واحده، و نقصِ یک ربع با وجود بنات متعدده، بر بنت و بنتین است نه بر زوج و ابوین. و همچنین اگر وارثِ فعلیِ میت منحصر باشد به زوج و به اخوه متعدده اُمّی و به اخت واحده یا اخوات متعدده ابوینی، پس نقصِ دو سدس با وجودِ اختِ واحده ابوینی، و نقصِ سه سدس با وجودِ اخواتِ متعدده ابوینی، بر اخت و اخوات ابوینی است نه بر زوج و بر اخوه متعدده اُمّی.
آنکه همه ورّاثِ فعلیِ میت وارثِ بالقرابه باشند نه بالفرض. و آنها در طبقه اوّل، اولاد است به شرط وجود ذکور چه مع الاناث یا بدون اناث، و پدر است به شرط عدم اولاد مطلقاً. و در طبقه دوم، جدوده است مطلقاً، و اخوه ابوینی یا ابی است به شرط وجود ذکوری در آنها. و در طبقه سوم، تمام اصناف و درجات ارباب آن طبقه است از عمومه و عمات و خئوله و خالات و اولادشان که تمام ارباب این طبقه بالقرابة ارث می برند. اگرچه در سابق گفته شد که هرگاه میت از طبقه دوم جدوده اُمّی دارد با منتسبین ابی، یا در طبقه سوم، هم منتسبین به پدر دارد و هم منتسبین به مادر، پس جدوده اُمّی و خئوله که منتسبین به مادر میت اند مطلقاً ثلث می برند؛ چه با اتحاد یا با تعدد، هر چند موجبِ نقصِ فریضه بعضی از صاحبان فروض بشود در طبقه دوم، لکن این بالقرابة است نه بالفرض.
آنکه ورّاث فعلیِ میت بعضی وارث بالفرض هستند و بعضی وارث بالقرابة، پس صاحبِ فرض فریضه خود را می برد و بقیه حقِّ وارث بالقرابة است. مثل آنکه در طبقه اوّل ابوین است با اولادِ ذکور و
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 78 اناث، پس ابوین هر یک سدس می برند بالفرض، و دو ثلث دیگر، مال اولاد است بالقرابة. یا آنکه در همان طبقه اوّل وارث پدر و مادر است بدون اولاد، پس مادر با وجودِ حاجب سدس می برد و با عدمِ حاجب ثلث می برد بالفرض و بقیه مال پدر است بالقرابة؛ چون گفتیم اگر میت اولاد ندارد مادر بالفرض می برد و پدر بالقرابة. یا در طبقه دوم اخت یا اخوات ابوینی است با جدوده اُمّی یا اخوه اُمّی است با جدوده ابی، پس اخت و اخوات ابوینی در فرض اول و اخوه اُمّی در فرض دوم بالفرض می برند، و جدوده ابی با جدوده اُمّی بالقرابة. یا آنکه در همین طبقه دوم اخوه اُمّی است با اخوه ابوینی که در میان اخوه ابوینی ذکور باشد، پس اخوه اُمّی بالفرض می برد و اخوه ابوینی بالقرابة. و هکذا بعض امثله دیگر.
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 79
کتابحاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 80