نتایج توبه
پوشانیدن گناهان با لباس توبه
باید باطن خویش را در ستر خوف و رهبت و ظاهر خود را در ستر طاعت قرار دهی؛ و از فضل حقّ تعالی عبرت گیری که لباس ظاهر را لطف فرموده که عیوب ظاهرۀ خودرا به آن مستور کنی، و ابواب توبه و انابه را به روی تو مفتوح فرموده تا عورتهای باطنیّه را که گناهان و خلقهای بد است به آن بپوشانی.(471)
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 415
اعادۀ آبرو و حیثیت انسان
برای هر کس، هر کار بکند، جای توبه هست. درِ توبه باز است. رحمت خدا واسع است. شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و پشت به هوای نفسانی بکن، خداوند می پذیرد تو را. آبروی تو را اعاده می دهد. حیثیت تو را اعاده می دهد.(472)
1 / 4 / 60
* * *
برگشت انسان به وادی ایمان
فَإذا أتَی الْعَبْدُ کَبِیْرَةً مِنْ کِبارِ الْمَعاصی أوْ صَغِیْرَةً مِنْ صِغارِ الْمَعاصی الَّتی نَهَی الله ـ عَزَّوَجَلَّ ـ عَنْها کانَ خارِجاً مِنَ الإیْمانِ، ساقِطاً عَنْهُ اسْمُ الإیْمانِ، وَ ثابِتاً عَلَیْهِ اسْمُ الإسْلامِ، فَإنْ تابَ وَ اسْتَغْفَرَ عادَ إلی دارِ الإیْمانِ. الحدیث.(473)
* * *
ستر عیوب و توفیق کسب فضایل
قدری به خود آی و رجوع به خدا کن و بازگشت به سوی او نما، که خدای تعالی رحیم است و پی بهانه می گردد برای رحمت. اگر رجوع کردی، به غُفران خود ستر می فرماید عیوب گذشته را و نمی گذارد کسی بر آن مطلع شود، و تو را صاحب فضیلت می کند و اخلاق کریمه را در تو جلوه می دهد، و تو را مرآت صفات خود می فرماید و ارادۀ تو را در آن عالم کارکن می فرماید چنانچه ارادۀ خود [او] در همۀ عوالم نافذ است.(474)
* * *
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 416
محبوبیت نزد حق تعالی
و همین که این دو رکن توبه حاصل شد، کار سالک طریق آخرت آسان شود و توفیقات الهیه شامل حال او شود، و به حسب نصّ آیۀ شریفۀ إِنَّ الله یُحِبُّ التَّوّابِینَ. و این روایت شریفه محبوب حق تعالی شود اگر در این توبه خالص باشد.(475)
* * *
پاک کردن اعمال گذشته
ایشان ـ خودش را ـ دست بردارد از این کارها، و از مملکت عراق هم دست بردارد و بشود یک نفر مثل افراد عادی، و توبه کند و بگوید من مسلمان شدم حالا اَلاِسلامُ یَجُبُّ ما قَبلَهُ و اما خدا همچو قلبهای اینها را ـ در آن ـ مُهر زده است و سیاه کرده است به واسطۀ اعمال خودشان، که اینها دیگر قابل اصلاح نیستند. هیچ قابل نیستند. اینها دیگر نمی توانند اصلاً توبه کنند. اینها کارهای خودشان را، یعنی آدمکشی را، آنطور جنایت را ایشان تبریک گفته، به اینهایی که جنایتها را کردند، این اصلاً قابل اصلاح نیست. و ما هم حق نداریم اصلاح کنیم.(476)
6 / 8 / 59
* * *
قبول توبه صحیح توسط حق تعالی
حضرت سجاد ـ سلام الله علیه ـ از قراری که منقول است به یزید یاد داد که از چه راه توبه کن. حضرت می گویند: حضرت زینب فرمود، آخر به این!؟[امام سجاد پاسخ فرمودند] این موفق نمی شود به توبه. کسی که امام را بکشد موفق به توبه نمی شود. اگر
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 417
موفق می شد به توبۀ صحیح، قبول می کرد خدا لکن نمی شود. یعنی قلب جوری می شود، قلب انسان طوری می شود که دیگر برای انسان امکان ندارد آن قلب را از آن طبعی که برایش واقع شده است، از آن ظلمتی که برایش واقع شده است، بتواند نجات بدهد. دعا کنید که انسان اینطور نشود. خداوند در قلب انسان مُهر نگذارد؛ یک مُهری که دیگر نتواند خودش هم هیچ کاری بکند.(477)
14 / 12 / 57
* * *
نتیجه غفاریت حق تعالی
از اموری که برای شخص تائب لازم است بدان اقدام کند پناه بردن به مقام غفّاریت حق تعالی و تحصیل حالت استغفار است. از حضرت حق جلّ جلاله و مقام غفّاریت آن ذات مقدس با زبان قال و حال و سرّ و علن در خلوات، با عجز و ناله و تضرع و زاری، طلب کند که بر او ستر کند ذنوب و تبعات آن را. البته مقام غفّاریت و ستّاریت ذات مقدس اقتضا می کند ستر عیوب و غفران تبعات و ذنوب را. چون که صور ملکوتیۀ اعمال به منزلۀ ولیدۀ انسان، بلکه بالاتر از آن، است، و حقیقت توبه و صیغۀ استغفار به منزلۀ لِعان است؛ حق تعالی به واسطۀ غفاریت و سترش آن ولیده ها را با لعان مستغفر از او منقطع می فرماید. و هر یک از موجودات که اطلاع بر حال انسان پیدا کردند، چه از ملائکه و کُتّاب صحائف جرائم و چه از زمان و مکان و اعضا و جوارح خود او، آنها را از آن گناه محجوب می فرماید، و همه را اِنساء می فرماید؛ چنانچه در حدیث شریف اشاره به آن شده است که می فرماید: یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ. و ممکن است وحی حضرت حق تعالی به اعضا
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 418
و جوارح و بقاع ارض به کتمان معاصی، که در حدیث شریف است، همین انساء آنها باشد؛ چنانچه ممکن است فرمان به عدم شهادت باشد. و شاید مراد رفع آثار معاصی از اعضا باشد که به واسطۀ آن شهادت تکوینی حاصل آید؛ چنانچه اگر توبه نکند، هر یک از اعضایش ممکن است به لسان قال یا حال شهادت دهند بر کرده های او در هر حال. چنانچه مقام غفّاریت و ستّاریت حق اقتضا کرده است که الآن که در این عالم هستیم، اعضای ما شهادتی بر اعمال ما ندهند، و زمان و مکان کرده های ما را مستور دارند، همین طور در عوالم دیگر، اگر با توبۀ صحیحه و استغفار خالص از دنیا برویم، اعمال ما را مستور می دارند؛ یا آنکه از اعمال ما بکلی محجوب می شوند. و شاید مقتضای کرامت حق جل جلاله دومی باشد که انسان تائب پیش احدی سرافکنده نباشد و خجلت زدگی نداشته باشد.وَالله الْعالِمُ.(478)
* * *
حدیث امام صادق(ع) در نتیجۀ توبه نصوح
بِالسَّنَدِ المُتَّصِل إلَی الإِمامِ الأَقْدَمِ، حُجَّةِ الفِرْقَةِ وَ رَئیسِ الأُمَّةِ، مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الکُلَیْنی، رضی الله عنه، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله، علیه السّلام، یَقُولُ: إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً، أَحَبَّهُ الله، فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ. فَقُلْتُ: وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ؟ قَالَ: یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ، ثُمَّ یُوحِی إِلَی جَوَارِحِهِ: اُکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ. وَ یُوحِی إِلَی بِقَاعِ الْأَرْضِ؛ اُکْتُمِی عَلَیْهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ. فَیَلْقَی الله حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ.
ترجمه «معاویة بن وهب گفت شنیدم از حضرت صادق، علیه
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 419
السلام، می فرمود: "وقتی که توبه کند بنده ای توبۀ خالص، دوستدار شود او را خداوند؛ پس ستر کند بر او در دنیا و آخرت." پس گفتم: "و چگونه بپوشاند بر او؟" گفت: "به فراموشی اندازد دو فرشتۀ او را آنچه را نوشته اند بر او از گناهان. و وحی می فرماید به سوی اعضای او: کتمان کنید بر او گناهان او را. و وحی می فرماید به سوی بقعه های زمین: بپوشانید بر او آنچه را عمل می کرد بر شما از گناهان. پس ملاقات می کند خدا را زمانی که ملاقات می کند او را و حال آنکه نیست چیزی که شهادت بدهد بر او به چیزی از گناهان."».(479)
* * *
معانی مختلف در توبه نصوح
بدان که در تفسیر توبۀ «نصوح» اختلافاتی است، که ذکر آن مجملاً در این مقام مناسب است. و ما در اینجا اکتفا می نماییم به ترجمۀ کلام محقق جلیل، شیخ بهائی، قدّس الله نفسه.
محدّث خبیر، مجلسی، رحمه الله نقل می فرماید که شیخ بهائی فرموده است که «همانا ذکر کرده اند مفسرین در معنی توبۀ «نصوح» وجوهی. یکی آنکه مراد توبه ای است که نصیحت کند مردم را؛ یعنی، دعوت کند مردم را که بیاورند مثل آن را برای ظاهر شدن آثار جمیلۀ آن در صاحبش. یا آنکه نصیحت [کند] صاحبش را تا از جای
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 420 بکند گناهان را، و دیگر عود نکند به سوی آنها هیچ گاه.
و دیگر آنکه «نصوح» توبه ای است که خالص باشد برای خداوند؛ چنانچه عسل خالص از شمع را عسل «نصوح» گویند. و خلوص آن است که پشیمان شود از گناهان برای زشتی آنها، یا برای آنکه خلاف رضای خدای تعالی هستند؛ نه برای ترس از آتش.
جناب محقق طوسی در تجرید حکم فرموده است به اینکه پشیمانی از گناهان برای ترس از آتش توبه نیست.
و دیگر آنکه نصوح از «نصاحة» است، و آن خیاطت است. زیرا که توبه می دوزد از دین آنچه را گناهان پاره کرده است. یا آنکه جمع می کند میانۀ تائب و اولیای خدا و احبّای او، چنانکه خیاطت جمع می کند مابین پارچه های لباس.
و دیگر آنکه نصوح وصف از برای تائب است، و اِسناد آن به سوی توبه از قبیل اسناد مجازی است. یعنی توبۀ نصوح توبه ای است که نصیحت می کنند صاحبان آن خود را به اینکه به جای آورند آن را به کامل [ترین] طوری که سزاوار است توبه را بدان نحو آورند تا آنکه آثار گناهان را از قلوب پاک کند بکلی. و آن به این است که آب کنند نفوس را به حسرتها و محو کنند ظلمات بدیها را به نور خوبیها».(480)
* * *
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 421
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 422