خندهی بامزه
دیروز، یکی از دندانهای شیری من افتاد. حالا وقتی میخندم، جای دندانم خالی است. پدرم میگوید:«حالا وقتی میخندی، خیلی بامزه میشوی!»
مادربزرگم هم وقتی میخندد، جای چند تا دندان در دهانش خالی است و برادر کوچکم اصلا دندان ندارد. وقتی او میخندد، جای همهی دندانهایش خالی است!
من و مادربزرگ و برادر کوچکم، با مزهترین خندهها را داریم!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 402صفحه 18