گمشدهها
خط کش تخت بوق چراغ قوه گیرهی لباس لنگه جوراب
با معرفی شخصیتهالی داستان به کودک، از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند.
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
یک روز وقتی که پدر دنبال .... می گشت، کوچولو یادش افتاد که ... پدر را به اتاقش برده است. او تمام اتاق را گشت. اما ... را پیدا نکرد. پدر گفت:"این جا خیلی به هم ریخته است! زیر .... را هم نگاه کن ." کوچولو زیر .... را نگاه کرد. آن جا تاریک بود. دستش را برد زیر .... و یک مرتبه دستش به چیزی خورد! کوچولو ... را پیدا کرد. او چند روز بود که دنبال ... میگشت، اما نمیدانست که ... زیر ... تخت است.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 292صفحه 18