پروانهها و زنبور همه با هم گفتند: «بله! روی سر تو یک پروانهی قرمز نشسته است.»
جوجه قمبل با عجله به خانه برگشت و به خانم مرغی گفت: «مادرجان! مادرجان! یک پروانهی قرمـز روی سر من نشسته؟»
خانممرغی، جوجه قمبل را بغل کرد و گفت: «عزیز من! جوجهی قشنگ من! این که رویسر تو نشسته، تاج است. یک تاج قرمز و زیبا.»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 84صفحه 5